کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خنطولة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خنطولة
لغتنامه دهخدا
خنطولة. [ خ َ ل َ ] (ع اِ) پاره ای از ابر. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
-
خنطولة
لغتنامه دهخدا
خنطولة. [ خ ُ ل َ ] (ع اِ) گله ٔ گاو و شتر و ستور. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). ج ، خناطیل .
-
جستوجو در متن
-
خناطیل
لغتنامه دهخدا
خناطیل . [ خ َ ] (ع ص ) پراگنده . منه : ابل خناطیل ؛ شتران پراگنده . منه : کعاب خناطیل ؛ ملتزج معترض بها. || ج ِ خنطولة. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
-
گله
لغتنامه دهخدا
گله . [ گ َ ل َ / ل ِ / گ َل ْ ل َ / ل ِ ] (اِ) گله و رمه ٔ گوسفند و شتر و خر و گاو و آهو و امثال آن باشد. (برهان ). گله ٔ اسپ و شتر و گاو و گوسفند ودر قوشخانه ٔ پادشاهان هندوستان گله گلنگ و گله قرقره نیز گویند. (آنندراج ): اعرم ؛ گله ٔ بز. (منتهی ال...