کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خندق شاپور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خندق شاپور
لغتنامه دهخدا
خندق شاپور. [ خ َ دَ ق ِ ] (اِخ ) خندقی در بیابان کوفه است که پادشاه ایران [ شاپور ] آن را میان خاک عرب و عجم کنده روی این خندق مناظر و قصور عالیه ساخته و پرداخته اند. (از معجم البلدان یاقوت ).
-
واژههای مشابه
-
عیسی خندق
لغتنامه دهخدا
عیسی خندق . [ سا خ َ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کارکند بخش مرکزی شهرستان شاهی با280 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، برنج ، پنبه ، کنجد و صیفی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
غزوه ٔ خندق
لغتنامه دهخدا
غزوه ٔ خندق . [ غ َزْ وَ ی ِ خ َ دَ ] (اِخ ) یا غزوه ٔ احزاب . رجوع به احزاب شود.
-
تل خندق
لغتنامه دهخدا
تل خندق . [ ت ُ خ َ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان تراکمه است که در بخش کنگان شهرستان بوشهر واقع است و200تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
چقا خندق
لغتنامه دهخدا
چقا خندق . [ چ َ خ َ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرگاه بخش ولییان شهرستان خرم آباد که در 4 هزارگزی شمال خاوری ماسور و 2 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ خرم آباد به اندیمشک واقع است . جلگه و معتدل است و 100 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ خرم آباد. محصول آن ...
-
خندق زدن
لغتنامه دهخدا
خندق زدن . [ خ َ دَ زَ دَ ] (مص مرکب ) خندق کندن . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
سابور
لغتنامه دهخدا
سابور. (اِخ ) (خندق ...)این خندق به امر شاپور دوم (310 - 379 م .) که اعراب وی را ذوالاکتاف لقب داده اند حفر شده بود. در زمان فتوحات اولیه ٔ مسلمین خندق سابور موجود بود. این خندق از هیت شروع میشود و تا ابله (نزدیک بصره ٔ کنونی ) امتداد می یابد و در آن...
-
شاپور
لغتنامه دهخدا
شاپور. (اِخ )... ذوالاکتاف . پسر هرمز دوم (هرمزبن نرسی ). در مجمل التواریخ و القصص آمده است : «هنوز درشکم مادر بود که پدرش بفرمود تاج بر شکم مادرش نهادند، و او بمرد» (ص 34). بروایت ابن البلخی «چون پدرش کناره شد در شکم مادر بود تاج بر شکم مادرش نهادند...
-
شهرستان
لغتنامه دهخدا
شهرستان . [ ش َ رِ ] (اِ مرکب ) شارستان . مرکب از شهر به اضافه ٔ «ستان » پسوند مکان بمعنی کرسی ولایت . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). کرسی ولایت . (ایران در زمان ساسانیان ص 307، 979 و 78). || حصاری که بر دور شهر بزرگ بکشند. (برهان ) (انجمن آرا) (جهانگیری )...
-
صاحب الزنج
لغتنامه دهخدا
صاحب الزنج . [ ح ِ بُزْ زَ ](اِخ ) ابن اثیر در حوادث سال 255 هَ . ق . گوید: به شوال این سال در فرات بصره مردی خروج کرد و خود را علی بن محمدبن احمدبن عیسی بن زیدبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب خواند و زنگیان را که در سباخ بودند فراهم ساخت و از دجله ...
-
کام
لغتنامه دهخدا
کام . (اِ) مراد و مقصد. (برهان ) (غیاث ) (اوبهی ). مقصود. کامه . (از آنندراج ). ریژ. منظور. خواهش . آرزو. مطلوب . خواست . لَر. کَر. آرمان : جهان بر شبه داودست و من چون او ریا گشتم جهانا یافتی کامت کنون زین بیش مخریشم . خسروانی .بودی بریژ و کام بدو ان...