کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خناث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خناث
لغتنامه دهخدا
خناث . [ خ َ ] (ع ص ) شکسته و دوتاه . منه : یا خناث ؛ ای زن شکسته و دوتاه . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
-
خناث
لغتنامه دهخدا
خناث . [ خ ِ ] (ع اِ) مطاوی جامه . منه : خناث الثوب . || مخارج آب از دلو. || ج ِ خنث . || ج ِ خنثی . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
-
واژههای همآوا
-
خنعس
لغتنامه دهخدا
خنعس . [ خ َ ع َ ] (ع اِ) کفتار. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
-
خناس
لغتنامه دهخدا
خناس . [ خ َن ْ نا ] (ع ص ، اِ) شیطان . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). دیو که وسوسه کند. (مهذب الاسماء). عزازیل . ابلیس . ابوخلاف . (یادداشت بخط مؤلف ) : الخناس ، الذی یوسوس فی صدور الناس . (قرآن 114 / 5 و 4).خدای عزوجل از تنش بگر...
-
جستوجو در متن
-
خنث
لغتنامه دهخدا
خنث . [ خ ُ ] (ع اِمص ) شکستگی . دوتایی . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). ج ، خناث .