کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلجستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خلجستان
لغتنامه دهخدا
خلجستان . [ خ َ ل َ ج ِ ] (اِخ ) نام یکی از بلوکات قم در جنوب غربی شهر قم است . این بلوک در ناحیه ٔ کوهستانی پرآبی واقع است که عده ٔ قرای آن 77 و جمعیت آن هفده هزاروپانصد تن و مسکن ایلات خلج است . مرکز آن دستگرد نام دارد. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
خلج
لغتنامه دهخدا
خلج . [ خ َ ل َ ] (اِخ ) نام یکی از ایلات است که مسکن آنها در خلجستان قم می باشد. (یادداشت بخط مؤلف ). بنابر قول انجمن آرای ناصری : نام طایفه ای از اتراک و در اصل مغولی ، قال آج یعنی همان گرسنه . این لغت ترکی است و اکنون در عراق جای این طایفه خلجستا...
-
منصورآباد
لغتنامه دهخدا
منصورآباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش دستجرد خلجستان است که در شهرستان قم واقع است و 473 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
زواریان
لغتنامه دهخدا
زواریان . [ زَ ] (اِخ ) سواریان . دهی از دهستان راهجرد است که در بخش دستجرد خلجستان شهرستان قم واقع است و 746 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
زیزگاه
لغتنامه دهخدا
زیزگاه . (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش دستجرد خلجستان است که در شهرستان قم و شش هزارگزی جنوب باختر وشجرد واقع است و 310 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
قراسو
لغتنامه دهخدا
قراسو. [ ق َ ] (اِخ ) (زرینه رود) در شمال قم از مغرب به مشرق جاری است و رود اناربار به آن ملحق میشود و شعب دیگر نیز از کوههای خلجستان به آن متصل میشود. و رجوع به قره سو شود.
-
موشیکه
لغتنامه دهخدا
موشیکه . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان وزواء بخش دستجرد خلجستان شهرستان قم واقع در 18هزارگزی دستجرد با 188 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
مهرزمین
لغتنامه دهخدا
مهرزمین . [ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان وزوای بخش دستجرد خلجستان شهرستان قم . با 358 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، بنشن ، گردو، زردآلو و بادام است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
انجیله
لغتنامه دهخدا
انجیله . [ ] (اِخ ) دهی است از بخش دستجرد خلجستان شهرستان قزوین با 880 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات و میوه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
ورچند
لغتنامه دهخدا
ورچند. [ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین . سکنه ٔ آن 826 تن و آب آن از رود محلی تأمین می شود. محصول آنجا غلات و سیب زمینی . شغل اهالی زراعت ، قالی و جاجیم بافی است . سر راه فرعی خلجستان به آب گرم واقع است . (از فرهنگ جغرافیا...
-
جوزه
لغتنامه دهخدا
جوزه . [ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش دستجرد خلجستان شهرستان قم دارای 215 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، بنشن و انگور و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1). از دیه های وره . (تاریخ قم ص 138).
-
دستجرد
لغتنامه دهخدا
دستجرد. [ دَ ج ِ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش خلجستان شهرستان قم .واقع در 64هزارگزی باختر قم ، با 1271 تن سکنه (سرشماری 1355 هَ . ق .). آب آن از قنات است . مرکز بخشداری در این قصبه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
طرلاب
لغتنامه دهخدا
طرلاب . [ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان زاهجرد بخش دستجرد خلجستان شهرستان قم ، در 27000گزی خاور دستجرد، سر راه شوسه ٔ قم به اراک در دامنه . معتدل با 66 تن سکنه ، آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت است . و در کنار راه شوسه قرار دارد. (از فرهن...
-
شاهسون بغدادی
لغتنامه دهخدا
شاهسون بغدادی . [ س َ وَ ن ِ ب َ ] (اِخ ) از ایلات اطراف تهران ، ساوه ، زرند و قزوین . مرکب از 7419 خانوار است که ییلاقشان خلجستان و فراهان و قشلاقشان ساوه و زرند میباشد و در اطراف قزوین به 30 طایفه منقسم میشوندو چادرنشین هستند. (جغرافیای سیاسی کیهان...