کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خفتنگه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خفتنگه
لغتنامه دهخدا
خفتنگه . [ خ ُ ت َ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) خفتنگاه . جای خفتن : زهی خفتنگه نرمش زهی خارشگه تنگش . سوزنی .هنرمند یوسف چراغ زمن بیامد بخفتنگه خویشتن .؟
-
جستوجو در متن
-
خارشگه
لغتنامه دهخدا
خارشگه . [ رِ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) مخفف خارش گاه . دُبُر. اِست . رجوع به خارشگاه شود : زهی خفتنگه نرمش زهی خارشگه تنگش .سوزنی .