کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خطرات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خطرات
لغتنامه دهخدا
خطرات . [ خ َ طَ ] (ع اِ) آفتها. خطرها. (یادداشت بخط مؤلف ). || ج ِ خَطرَة. رجوع به خطره در این لغت نامه شود.
-
واژههای مشابه
-
خطرات الوسمی
لغتنامه دهخدا
خطرات الوسمی . [ خ َ طَ تُل ْ وَ می ی ] (ع اِ مرکب ) لمعهای چراگاه . (منتهی الارب ). آن قسمت از چراگاه که بنای خشکیدن گذارند. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
شجیع
لغتنامه دهخدا
شجیع. [ ش َ ] (ع ص ) پردل و دلاور در خطرات و مخاوف .ج ، شُجَعاء و شُجعان . (منتهی الارب ). شجاع . ج ، شُجعان ، شِجاع ، شُجَعاء، اءَشجِعَة. (از اقرب الموارد).
-
هدایت
لغتنامه دهخدا
هدایت . [ هَِ ی َ ] (اِخ ) مهدیقلی ... از خاندان معروف هدایت و از بستگان رضا قلیخان است . وی از مطلعان تاریخ و فرهنگ ایران بود و در سیاست بمناصب عالی رسید آثار بسیاری از خود بجا گذاشته و آنچه بطبع رسیده عبارت است از:1- فوائدالترجمان در تعلیم زبان فرا...
-
هواجس
لغتنامه دهخدا
هواجس . [ هََ ج ِ ] (ع اِ) ج ِهاجس . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). وساوس . وسوسه ها.(یادداشت بخط مؤلف ). خطرات شیطانی که در دل گذرند و این ج ِ هاجسة است به معنی چیزی که در دل گذرد. (غیاث ) : وساوس و هواجس بر دماغ و دلش مستولی شد. (سندبادنامه ). هوا...
-
رینی
لغتنامه دهخدا
رینی . [ رَ / رِ ] (ص نسبی ) در اصطلاح تصوف ،ذاتی . طبعی . ختمی . (یادداشت مؤلف ) : اما حجاب دو است : یکی حجاب رینی ... و یکی حجاب غینی و این زود برخیزد... پس حجاب ذاتی که رینی است هرگز برنخیزد و معنی رین و ختم و طبع یکی است ... جنید گوید:... رین از...
-
مصحب
لغتنامه دهخدا
مصحب . [ م ُ ح ِ / ح َ ] (ع ص ) رام بعدِ صعوبت . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). رام شده ٔ پس از سختی . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (اِمص ) رمیدگی . || (ص ) راست رونده که درنگ نکند و به طرفی مایل نشود. || (اِ) آبی که به روی چغزلاوه باشد. (از م...
-
خیابانی
لغتنامه دهخدا
خیابانی . (اِخ ) شیخ محمد خیابانی (1297 - 1338 هَ . ق .) مشروطه طلب معروف آذربایجان که در دوره ٔ دوم مجلس بوکالت رسید و بعد از دوره ٔ دوم به تبریز رفت و در آنجا علیه اعمال نفوذ روسهای تزاری قیام کرد و با حکومت مرکزی نیز مخالفت نمود، وسرانجام این قیام...
-
خطرة
لغتنامه دهخدا
خطرة. [ خ َ رَ ] (ع اِ) گیاهی است . (منتهی الارب ). || داغی مر شتران را. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). || گاهی . بعضی از اوقات . منه : مالقیته الاخطرة؛ ملاقات نکردم با وی مگر گاهی . (منتهی الارب ). || اندیشه . آنچه بر خاطر گذرد. همزه .ج ، خَطَرات ...
-
شارل متهور
لغتنامه دهخدا
شارل متهور. [ ل ِ م ُ ت َ هََ وْ وِ ] (اِخ ) آخرین دوک بورگنی ، پسر فیلیپ لوبن . وی بسال 1433 م . در شهر دیژون تولد و به سال 1477م . وفات یافت . این پرنس دارای حدت و خشونت اخلاقی بود. بر سرزمین بورگنی و فلاندر حکمروایی داشت و با مواجهه با خطرات بزرگی...
-
حسین امین الضرب دوم
لغتنامه دهخدا
حسین امین الضرب دوم . [ ح ُ س َ ن ِ اَ ن ُ ض ض َ ب ِ دُ و وُ ] (حاج محمد...) ابن حاج محمد حسن اصفهانی امین الضرب بن محمدحسین بن مهدی بن محمدرحیم در تهران در 6 محرم 1289 هَ . ق . متولد گردید و در 1359 هَ . ق . درگذشت . وی مانند پدرش یکی از بازرگانان م...
-
گذشته
لغتنامه دهخدا
گذشته . [ گ ُ ذَ ت َ / ت ِ ] (ن مف / نف ) ماضی . ماضیه . پیشین . بشده . رفته . وقتی که برفته . زمانی پیش از حال . مقابل آینده . استقبال . آتیه : سالِفَه ؛ ایام گذشته . بارِجَه ؛ شب گذشته . (منتهی الارب ) (دهار) : یکی حال از گذشته دی دگر از مانده ٔ فر...
-
ابومحمد
لغتنامه دهخدا
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) جریری . عطار نیشابوری در تذکرةالاولیاء آرد: آن ولی ّ قبه ٔ ولایت آن صفی کعبه ٔ هدایت آن متمکن عاشق آن متدین صادق آن در مشاهده بصیری شیخ وقت ابومحمد جریری رحمةاﷲ علیه ، یگانه وقت بود برگزیده ٔ زمانه در میان اقران ...