کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خصوصیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خصوصیت
لغتنامه دهخدا
خصوصیت . [ خ ُ صی ی َ ] (از ع ، اِمص ) در تداول فارسی زبانان ، دوستی و یگانگی . ویژگی . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
واژههای مشابه
-
خصوصیت داشتن
لغتنامه دهخدا
خصوصیت داشتن . [ خ ُصی ی َ ت َ ] (مص مرکب ) دوستی داشتن . یگانگی داشتن .
-
خصوصیت کردن
لغتنامه دهخدا
خصوصیت کردن . [ خ ُ صی ی َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دوستی کردن . یگانگی کردن . || کنایه از استثناء قائل شدن امری خاصی را از امر کلی مستثنی کردن .
-
واژههای همآوا
-
خصوصیة
لغتنامه دهخدا
خصوصیة. [ خ ُ / خ َ صی ی َ ] (ع مص ) خاص کردن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (از لسان العرب ). مصدر دیگریست برای «خص » و «خصوص ».
-
جستوجو در متن
-
ویژگی
لغتنامه دهخدا
ویژگی . [ ژَ / ژِ ] (حامص ) صفا. صفوت . || خصوصیت . اختصاص . || خلوص . پاکی . || بی عیبی . بی غشی . (آنندراج ).
-
مخصوصیت
لغتنامه دهخدا
مخصوصیت . [ م َ صی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص )خصوصیت وملکیت . || دوستی و مودت . (ناظم الاطباء).
-
بی نشانی
لغتنامه دهخدا
بی نشانی . [ ن ِ نی ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی بی نشان . بی علامتی . لایوصفی . فقد خصوصیت شناسائی : عمل بیار و علم برمکش که مردان رارهی سلیم تر از کوی بی نشانی نیست . سعدی .و رجوع به نشان شود.
-
درازینه
لغتنامه دهخدا
درازینه . [ دِ ن َ / ن ِ ] (ق ) طولاً. از درازا. (ناظم الاطباء). «شعوری » در لسان العجم (ج 1 ص 442) آنرا به معنی طول هر چیز نوشته و افزوده است که یای آن برای وصف ونون برای تأکید صفت و هاء برای بیان خصوصیت است .
-
صادراول
لغتنامه دهخدا
صادراول . [ دِ رِ اَوْ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نخستین معلولی که از باریتعالی صادر شده است . ملا عبدالرزاق لاهیجی گوید: حکما گفته اند که از واحد حقیقی که هیچگونه کثرت در او نباشد (نه حقیقی و نه اعتباری ) صادر نتواند شد بالذات در مرتبه ٔ واحده مگر...
-
کرم اﷲ وجهه
لغتنامه دهخدا
کرم اﷲ وجهه . [ ک َرْ رَ م َل ْ لا هَُ وَ هََ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) گرامی داراد خدای روی او را. دعائی است که اهل سنت پس از بردن نام علی بن ابیطالب علیه السلام آرند. (یادداشت مؤلف ). بمعنی گرامی کند خدا ذات او را و این لقب خاص حضرت مرتضی است و ...
-
واتیکان
لغتنامه دهخدا
واتیکان . (اِخ ) کاخ پاپها در رم و مشتمل است بر مجموعه ای از قصرها و کلیساهای کوچک که از ادوار مختلف بر جای مانده وهر یک دارای خصوصیت و طرح خاصی است . در آنجا راهروهای نقاشی شده ، مجسمه ها و آثار باستانی وجود دارد. کتابخانه ٔ آن دارای 67000 نسخه ٔ خط...
-
کابلج
لغتنامه دهخدا
کابلج . [ ل ِ ] (اِ) انگشت کوچک دست و پا باشد و به عربی خنصر گویند. (برهان ). انگشت کوچک مطلقا. شمس فخری بمعنی انگشت کوچک دست آورده و گفته : چون به استحقاق ، شاهی ممالک زان اوست خاتم ملک سلیمان دارد اندر کابلج .و حق آن است که بمعنی مطلق انگشت کوچک اس...