کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خشکنانک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خشکنانک
لغتنامه دهخدا
خشکنانک . [ خ ُ ن َ ] (اِ مرکب ) خشکنانج . خشکنانه . رجوع به خشکنانج و خشکنانه شود : و چندان اطعمه ٔ غریب بر آن سماط بود که در حصر... نگنجد و در میان تلی عظیم از حلاوی و خشکنانک برهم ریخته بود چنانکه مرد ایستاده در پس آن نمی نمود. (تجارب السلف ).
-
جستوجو در متن
-
خشکنانج
لغتنامه دهخدا
خشکنانج . [ خ ُ ن َ ](اِ مرکب ) قسمی نان که با مسکه و بادام یا پسته مخلوط باشد بشکل هلال . نانی از آرد خالص گندم و روغن و کنجد و شکر و بادام . خشکنانک . (یادداشت بخط مؤلف ).