کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خشمناک شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خشمناک شدن
لغتنامه دهخدا
خشمناک شدن . [ خ َ / خ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تَغَضﱡب ؛ عصبانی شدن . غضبناک شدن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
واژههای مشابه
-
خشمناک کردن
لغتنامه دهخدا
خشمناک کردن . [ خ َ / خ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) غضبناک کردن . اغضاب . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
غضبناک شدن
لغتنامه دهخدا
غضبناک شدن . [ غ َ ض َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خشمگین شدن . خشمناک شدن . تسخط. رجوع به غضب شود.
-
جرقه شدن
لغتنامه دهخدا
جرقه شدن . [ ج ِ رِق ْ ق َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه از جا دررفتن ، خشمناک شدن . (یادداشت مؤلف ).
-
استحماش
لغتنامه دهخدا
استحماش . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برافروختن از خشم . سخت خشمگین شدن . (تاج المصادر بیهقی ). سخت خشمناک شدن . احتماش . از غایت خشم برافروخته شدن . || باریک آواز شدن .
-
اضداد
لغتنامه دهخدا
اضداد. [ اِ ] (ع مص ) در غضب شدن . (از اقرب الموارد). خشمناک گردیدن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). خشم گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). خشمناک شدن . غضبناک گشتن .
-
ارزیمام
لغتنامه دهخدا
ارزیمام . [ اِ ] (ع مص ) سخت به خشم شدن . (منتهی الأرب ). سخت خشمناک شدن . (آنندراج ).
-
ذبر
لغتنامه دهخدا
ذبر. [ ذَ ب َ ] (ع مص ) خشم گرفتن . خشمناک شدن .
-
غرمیدن
لغتنامه دهخدا
غرمیدن . [ غ َ دَ ] (مص ) خشمناک شدن . (آنندراج ). خشمناک و کینه ور شدن . ظاهراً مصحف غژمیدن است . (حواشی برهان قاطع چ معین ). || ستیزه نمودن . || دشنام دادن . || غریدن و لندیدن . || جنبانیدن بچه در گهواره . (ناظم الاطباء).
-
معض
لغتنامه دهخدا
معض . [ م َ ع َ / م َ ] (ع مص ) خشمناک گردیدن و دشوار شدن کار برکسی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). دشوار شدن کار بر کسی و خشمناک گردیدن از کار. (از ناظم الاطباء).
-
تر هشتن
لغتنامه دهخدا
تر هشتن . [ ت َ هَِ ت َ ](مص مرکب ) خشمناک شدن و قهر کردن . (ناظم الاطباء).
-
غرشیدن
لغتنامه دهخدا
غرشیدن . [ غ َ دَ ] (مص ) خشمناک شدن و قهرآلود گردیدن . (برهان قاطع) (آنندراج ). خشم آلوده شدن . (فرهنگ رشیدی ). غراشیدن . (برهان قاطع). برآشفتن .
-
امحاک
لغتنامه دهخدا
امحاک . [ اِ ] (ع مص ) خشمناک شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).