کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خشایارشا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خشایارشا
لغتنامه دهخدا
خشایارشا. [ خ َ ] (اِخ ) خشایارشا پسر داریوش کبیر پادشاه ایران است مادر او آتس سا دختر کوروش بزرگ بود و در سن 35 سالگی بتخت نشست . (486 ق .م .). چون خشایارشا بتخت نشست نخست با لشکری عازم مصر شد و با وجود مقاومت سخت مصریان شورش آن ناحیه را فرونشاند کی...
-
واژههای مشابه
-
کاخ خشایارشا
لغتنامه دهخدا
کاخ خشایارشا. [ خ ِ خ َ ] (اِخ ) رجوع به کاخ هدش شود.
-
جستوجو در متن
-
خشیارشا
لغتنامه دهخدا
خشیارشا. [ خ َش ْ ] (اِخ ) نام دیگر خشایارشا است . رجوع به خشایارشا شود.
-
خشیارشای اول
لغتنامه دهخدا
خشیارشای اول . [ خ َ ش َی ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) نام دیگر خشایارشا پادشاه هخامنشی است . رجوع به خشایارشا شود.
-
خشر
لغتنامه دهخدا
خشر. [ خ َ ش َ ] (اِخ ) نام خشایارشا. (از ایران باستان ج 1 ص 698). رجوع به خشایارشا شود.
-
خشرشاای شیا
لغتنامه دهخدا
خشرشاای شیا. [ خ َ ش َ ] (اِخ ) خشایارشا. (ایران باستان ج 1 ص 698). رجوع به خشایارشا شود.
-
کارن
لغتنامه دهخدا
کارن . [ رِ ] (اِخ ) نام شهری در خط سیر لشکر خشایارشا از لیدیه به داردانل .
-
هزارستون
لغتنامه دهخدا
هزارستون . [ هَِ س ُ ] (اِخ ) نام دیگر کاخ صدستون خشایارشا در تخت جمشید. (سبک شناسی بهار ج 1 ص 15). رجوع به صدستون شود.
-
لوکاس
لغتنامه دهخدا
لوکاس . [ ل ُ ] (اِخ ) نام غیبگوئی به عهد خشایارشا پادشاه هخامنشی . رجوع به ایران باستان ج 1 ص 743 شود.
-
مردخای
لغتنامه دهخدا
مردخای . [ م َ ] (اِخ ) نام عم استر زن خشایارشا است و مقبره ٔ استر و مردخای در همدان است . رجوع به استر شود.
-
اخشنو
لغتنامه دهخدا
اخشنو. [ اَ ] (اِخ )محرّف اخشویرش ، خشایارشا پادشاه هخامنشی است : و این کیرش پسر اخشنو بود. (مجمل التواریخ والقصص ص 214).
-
امستریس
لغتنامه دهخدا
امستریس . [ اَ م ِ ] (اِخ ) زن خشایارشا بود. رجوع به یشتها ج 2 ص 16 شود.
-
خشنی یرش
لغتنامه دهخدا
خشنی یرش . [ خ َ ی َ رَ ] (اِخ ) نام «خشیارشا». (ایران باستان ص 697). رجوع به خشایارشا شود.