کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خسروشاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خسروشاه
لغتنامه دهخدا
خسروشاه . [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) آخرین پادشاه غزنوی است در غزنین . وی پسر بهرامشاه بن مسعودبن ابراهیم بن مسعودبن محمود. بعد از مرگ پدرش (بهرامشاه ) جای او را گرفت لیکن غوریان در این تاریخ قوت گرفته بودند و سلطان سنجر پیر و ضعیف شده بود و ترکان غز در...
-
خسروشاه
لغتنامه دهخدا
خسروشاه . [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) ابن مبادر ملک دیلم . وی معاصر صاحب بن عباد و جبرئیل بن عبیداﷲبن بختیشوع بوده است . رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 146 و ص 148 شود.
-
خسروشاه
لغتنامه دهخدا
خسروشاه . [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) ابن ملک حسام الدین سرلشکر ملک نصرةالدین احمد اتابک لرستان است . (از تاریخ گزیده چ 2 ص 548).
-
خسروشاه
لغتنامه دهخدا
خسروشاه . [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) نام قصبه مرکز دهستان خسروشاه از بخش اسکو شهرستان تبریز است که در 6 هزارگزی باختراسکو در مسیر شوسه ٔ تبریز به دهخوارقان در ده هزارگزی خطآهن مراغه به تبریز قرار دارد. این ناحیه جلگه ومعتدل و آب آن از چشمه و قنات و محصو...
-
خسروشاه
لغتنامه دهخدا
خسروشاه . [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) نام قریه ای بوده در دو فرسخی مرو. (از معجم البلدان ).
-
خسروشاه
لغتنامه دهخدا
خسروشاه . [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش اسکو است . شهرستان تبریز در باختر و شمال این بخش واقع است . خسروشاه از شمال بدهستان سردرود و از خاور و جنوب به دهستان حومه اسکو و از باختر به بخش شبستر محدود میباشد. موقعیت آن جلگه و معتدل کم...
-
واژههای مشابه
-
خسروشاه غزنوی
لغتنامه دهخدا
خسروشاه غزنوی . [ خ ُ رَ / رُو هَِ غ َ ن َ ] (اِخ ) ملقب به معزالدوله که از 547 تا 555 هَ . ق . حکومت کرد. رجوع به خسروشاه شود.
-
خسروشاه ناصرالدین
لغتنامه دهخدا
خسروشاه ناصرالدین . [ خ ُ رَ / رُو ص ِ رُدْ دی ] (اِخ ) نام ششمین و آخرین سلاطین خلجی هند است . (یادداشت بخط مؤلف ). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود.
-
جستوجو در متن
-
ظهیرالدولة
لغتنامه دهخدا
ظهیرالدولة. [ ظَ رُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) خسروشاه بن بهرام شاه غزنوی ، مکنی به ابوشجاع . رجوع به خسروشاه شود.
-
خسروشاهی
لغتنامه دهخدا
خسروشاهی . [ خ ُ رَ / رُو ] (ص نسبی )منسوب به خسروشاه (که قریه ای است به مرو) و نیز منسوب به خسروشاه (که از دهستانهای اسکو است ) می باشد.
-
تاج الدوله
لغتنامه دهخدا
تاج الدوله . [ جُدْ دُ ل َ ] (اِخ ) خسروشاه بن بهرامشاه . رجوع به خسروشاه و رجوع به لباب الالباب چ لیدن ج 1 ص 93 و 300 شود.
-
لایجان
لغتنامه دهخدا
لایجان . (اِخ ) نام محلی کنار راه تبریز و مراغه میان اصفهان و خسروشاه در 22 هزارگزی تبریز.
-
زینال آغاج
لغتنامه دهخدا
زینال آغاج . [ زِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خسروشاه است که در بخش اسکوی شهرستان تبریز واقع است و 280 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).