کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرتک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خرتک
لغتنامه دهخدا
خرتک . [ خ َ ت َ / ت ُ] (اِ) مهره ٔ الوانی را گویند که بجهت دفع چشم زخم بر بازو و گردن اطفال بندند، و به این معنی بجای تاء قرشت میم هم آمده است . (برهان قاطع). در حاشیه ٔ برهان قاطع این کلمه مصحف «خرمک » آمده است . صاحب انجمن آرای ناصری میگوید این مه...
-
جستوجو در متن
-
خرمک
لغتنامه دهخدا
خرمک . [ خ ُ / خ َ م َ] (اِ) خرمهره ، یعنی مهره ای از شیشه ٔ سیاه و سفید وکبود که جهة دفع چشم زخم بر گردن کودکان بندند و خرتک نیز گویند. (از برهان ) (ناظم الاطباء) : ترسم چشمت رسد که سخت خطیری چونکه نبستند خرمکت بگلو بر.منجیک .