کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خدمات بینراهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ضیقة
لغتنامه دهخدا
ضیقة. [ ق َ ] (اِخ ) راهی است بین طائف و حنین . (منتهی الارب ). زمینی است بین طائف و حنین . (منتخب اللغات ).
-
فأو
لغتنامه دهخدا
فأو. [ ف َءْوْ ] (اِخ ) راهی است بین قارتین و ناحیةالدر. (از معجم البلدان ).
-
طریق العنصل
لغتنامه دهخدا
طریق العنصل . [ طَ قُل ْ ع ُ ص ُ ] (اِخ ) راهی است بین بصره و یمامه . (منتهی الارب ).
-
فرج
لغتنامه دهخدا
فرج . [ ف َ ] (اِخ ) نصر گوید راهی است بین اُضاخ و ضریه و دو کوه طخفه و رجام در دو طرف آن است . (از معجم البلدان ).
-
شری
لغتنامه دهخدا
شری . [ ش َ را ] (اِخ ) کوهی است به تهامه . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). راهی است بین تهامه و یمن . (از معجم البلدان ).
-
مثقب
لغتنامه دهخدا
مثقب . [ م ِ ق َ ] (اِخ ) راه عراق از کوفه تا مکه . (از منتهی الارب ). راهی است بین مکه و کوفه . (از معجم البلدان ).
-
مثقب
لغتنامه دهخدا
مثقب . [ م ِ ق َ] (اِخ ) راهی است میان شام و کوفه . (از منتهی الارب ). طریقی است بین یمامه و کوفه . (از معجم البلدان ).
-
جرجین
لغتنامه دهخدا
جرجین . [ ج ُ ] (اِخ ) نام موضعی به بطیحه بین بصره و واسط که راهی صعب العبور دارد. رجوع به معجم البلدان ذیل همین کلمه شود.
-
فج روحاء
لغتنامه دهخدا
فج روحاء. [ ف َج ْ ج ُ رَ ] (اِخ ) بر سی میل است از مدینه . (منتهی الارب ). راهی است بین مکه و مدینه ، و حضرت رسول از این راه به بدر رفته است . (از معجم البلدان ).
-
میان بر
لغتنامه دهخدا
میان بر. [ یام ْ ب ُ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) برنده ٔ میان . || راه کوتاهتر. راهی در میان دو نقطه که نسبت به راه یا راههای دیگر کوتاهترین باشد. مستقیم ترین و کوتاهترین راه بین دو نقطه نسبت به راه اصلی که به صورت خط منحنی و منکسر است . اقصر فاصله میان د...
-
ارک
لغتنامه دهخدا
ارک . [ اَ رَ / اُ رَ ] (اِخ ) شهرکی است در جانب بری حلب قرب تدمر و آن دارای نخل و زیتونست و خالدبن الولید بهنگام سفر از عراق به شام آن را فتح کرد. (معجم البلدان ) (قاموس الاعلام ترکی ). || راهی است در پس کوه حضن ، و آن کوهی است بین نجد و حجاز. (معجم...
-
رتبیل
لغتنامه دهخدا
رتبیل . [ رَ ] (اِخ ) زنبیل . ژنده پیل . جوالیقی در المعرب گوید: ملک سجستان است . فرزدق گوید: و تراجع الطرداءُ اذو ثقوا بالامن من رتبیل و الشحر (الشحر ساحل مهرة بالیمن و رتبیل ملک سجستان ). (المعرب جوالیقی چ مصر ص 163). در المعرب جوالیقی چ مصر این کل...
-
مرنگ
لغتنامه دهخدا
مرنگ . [ م َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان انزان بخش بندرگز شهرستان گرگان در 5 هزارگزی جنوب غربی بندرگز بین دو راهی بندر گزبهشهر و گرگان در دشت معتدل هوایی واقع و دارای 980 تن سکنه است . آبش از یک چشمه ٔ بزرگ و دو چشمه ٔ کوچک و محصولش برنج ، غلات ، پ...
-
صلصلةالجرس
لغتنامه دهخدا
صلصلةالجرس . [ ص َ ص َ ل َ تُل ْ ج َ رَ ] (ع اِ مرکب ) (اصطلاح تصوف ) انکشاف صفت قادریت است ، و آن چنان است که بنده ٔ الهی چون خواست به حقیقت قاهریه متحقق شود در آغاز صلصله ٔ جرس برای وی آشکار گردد و امری را یابد که او را به طریق قوه ٔ عظیمیت مقهور م...
-
جبلة
لغتنامه دهخدا
جبلة. [ ج َ ب َ ل َ ] (اِخ ) موضعی است به نجد. (منتهی الارب ). مؤلف معجم البلدان آرد: شعب جبلة موضعی است که جنگ معروف بین بنی عامر و تمیم و عبس و ذبیان و فزاره ، در آن روی داد. این موضع هضبه [ کوه ] سرخی است در نجد که بین الشریف و الشرف [ نام دو آب ...