کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خداداد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خداداد
لغتنامه دهخدا
خداداد. [ خ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گل وفریز بخش خوسف شهرستان بیرجند. واقع در 19هزارگزی جنوب خاوری خوسف . این ناحیه در دامنه ٔ کوه واقع و دارای معدن و هفت تن سکنه ٔ فارسی زبان است . آب آن از قنات و محصولاتش غلات است . اهالی آنجا به کشاورزی گذران...
-
خداداد
لغتنامه دهخدا
خداداد. [ خ ُ ] (اِخ ) نام کسی که مردمان را گروه گروه کرد. از اعلام است . (از ناظم الاطباء).
-
خداداد
لغتنامه دهخدا
خداداد. [ خ ُ ] (اِخ ) نام مملکتی که سلطان تیپو پادشاه میسوری در آن سلطنت کرد. (از ناظم الاطباء).
-
خداداد
لغتنامه دهخدا
خداداد. [ خ ُ ] (ن مف مرکب ) چیزی که خدا بخشنده است و کس را در آن دخلی نباشد. (آنندراج ). فطری . جبلی . موهوبی : گفت کافر خدای داد بمن این خداداد شاد باد بمن . نظامی .خوب رویان جهانی همه زیور بستنددلبرماست که با حسن خداداد آمد. حافظ (از آنندراج ).چه ...
-
واژههای مشابه
-
کلاته خداداد
لغتنامه دهخدا
کلاته خداداد. [ ک َ ت ِ خ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهبندان بخش شوسف شهرستان بیرجند. در دامنه و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
حسینیه ٔ خداداد
لغتنامه دهخدا
حسینیه ٔ خداداد. [ ح ُس َ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قیلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول . واقع در 37هزارگزی شمال خاوری اندیمشک کنار راه خرم آباد به اندیمشک . ناحیه ای است کوهستانی گرمسیر. مالاریایی دارای 150 تن سکنه میباشد. فارسی و لری زبانند. ا...
-
قنات خداداد
لغتنامه دهخدا
قنات خداداد. [ ق َ خ ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت ، واقع در 2هزارگزی جنوب ساردوئیه متصل به ساردوئیه . سکنه ٔ آن 25 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
باب خداداد
لغتنامه دهخدا
باب خداداد. [ خ ُ ] (اِخ ) رجوع به قشلاق دره ٔ صالحان (نام فعلی آن ) شود. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
-
چشمه خداداد
لغتنامه دهخدا
چشمه خداداد. [ چ َ م َ خ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد که در 84 هزارگزی شمال خاوری فریمان واقع است . محلی است کوهستانی با هوای معتدل و 23 تن سکنه دارد. آبش از قنات . محصولش غلات و بنشن . شغل اهالی زراعت ، مالداری و ...
-
جستوجو در متن
-
خدای داد
لغتنامه دهخدا
خدای داد. [ خ ُ ] (ن مف مرکب ) خداداد. رجوع به خداداد شود.
-
اﷲوردی
لغتنامه دهخدا
اﷲوردی . [ اَل ْ لاه وِ ] (ترکی ، اِ مرکب ) جزء دوم ترکی است بمعنی عطا کرده و داده . خداداد. نامی از نامهای مردان .
-
موهوبی
لغتنامه دهخدا
موهوبی . [ م َ / مُو ] (ص نسبی ) موهوب . مقابل مکسوب . مقابل اکتسابی . خداداد. خداداده . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به موهوب شود.
-
سست نظم
لغتنامه دهخدا
سست نظم . [ س ُ ن َ ] (ص مرکب ) که شعر او سخته و محکم نباشد. که شعر او رسا و پرمعنی نیست : حسد چه میبری ای سست نظم بر حافظقبول خاطر و لطف سخن خداداد است .حافظ.