کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاور خدای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خاور خدای
لغتنامه دهخدا
خاور خدای . [ وَ خ ُ ] (اِخ ) سلم بن فریدون را که پادشاه خاور (نواحی مشرق ایران ) بوده خاور خدای گفتندی . (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ) : بنخجیر دارد همه روز رای نیندیشد از تخت خاور خدای . فردوسی .یکی نامه بنوشت شاه زمین بخاور خدای و بسالار چین . فرد...
-
خاور خدای
لغتنامه دهخدا
خاور خدای . [ وَ خ ُ ](اِ مرکب ) خداوند خاور و پادشاه خاور یعنی نواحی شرقی ایران . (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ). خاور خدیو.
-
واژههای مشابه
-
شاه خاور
لغتنامه دهخدا
شاه خاور. [ هَِ وَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از خورشید است . (برهان قاطع) (از فرهنگ نظام ). شاه خرگاه مینا. شاهد روز. شاه گردون . شاهنشاه زند و استا. شاه یک اسبه . کنایه است از آفتاب . (از انجمن آرا) (از آنندراج ). مهر. هور. شمس .
-
شهرآباد خاور
لغتنامه دهخدا
شهرآباد خاور. [ ش َ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان سملقان بخش مانه ٔ شهرستان بجنورد است و 254 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
فروزنده ٔ خاور
لغتنامه دهخدا
فروزنده ٔ خاور. [ ف ُ زَ دَ / دِ ی ِ وَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایت از آفتاب است . (انجمن آرا). رجوع به فروزنده شود.
-
خاور آذربایجانی
لغتنامه دهخدا
خاور آذربایجانی . [ وَ رِ ذَ ی ِ ] (اِخ ) نام او محمود و نبیره ٔ شهبازخان دنبلی و از شعرای دوره ٔ قاجار است . هدایت در مجمع الفصحاء ج 2 ص 124 شرح حال او را چنین می آورد: «نام او محمودخان و نبیره ٔشهبازخان دنبلی است که حاکم خوی و سلماس و مرند بوده خود...
-
خاور دور
لغتنامه دهخدا
خاور دور. [ وَ رِ ] (اِخ ) بر کشورهای شرقی آسیا، که عبارت از چین و ژاپن و جزایر همسایه ٔ آنانند، اطلاق شود.
-
خاور زمین
لغتنامه دهخدا
خاور زمین . [ وَ زَ] (اِخ ) نواحی شرقی ایران بر حسب روایات قدیم . || در اصطلاح امروز نام دیگر قاره ٔ آسیاست که بزرگترین قاره ٔ زمین است مساحت آن 17049660 میل مربع و حدود قراردادی آن بدینقرار است : غرب : از کوه اورال و رودخانه ٔ اورال تا دریاچه ٔ خزر ...
-
خاور میانه
لغتنامه دهخدا
خاور میانه . [ وَ رِ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) منطقه ای است از آسیای جنوب غربی که در غرب پاکستان و هندوستان واقع شده است . معمولاً امروز خاورمیانه را به بیشتر کشورهای آسیای جنوب غربی منهای ترکیه و به اضافه ٔ هند و پاکستان و برمه و تبت و لیبی و حبشه و سومالی...
-
خاور نزدیک
لغتنامه دهخدا
خاور نزدیک . [ وَ رِ ن َ ] (اِخ ) نام ناحیتی است بشرق مدیترانه که بیشتر کشورهای آسیای جنوب غربی را در بردارد. این ناحیه شامل ممالک سوریه و ترکیه و لبنان و اسرائیل و اردن و عربستان سعودی است . گاهی از اوقات بالکان و مصر را در جزو خاور نزدیک می آورند.
-
خسرو خاور
لغتنامه دهخدا
خسرو خاور. [ خ ُ رَ / رُ وِ وَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از خورشید است . (از برهان قاطع).آفتاب . مهر. هور. (یادداشت بخط مؤلف ) : خوشم آمد که سحر خسرو خاور می گفت با همه پادشهی بنده ٔ توران شاهم . حافظ.سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زدبدست ...
-
جزائر دریاهای خاور
لغتنامه دهخدا
جزائر دریاهای خاور. [ ج َ ءِ رِ دَرْ ی ِ وَ ] (اِخ ) نامی است که در ترجمه ٔ ج 3 تاریخ ادبیات ادوارد برون به سرزمین بریتانیا اطلاق شده است . رجوع به از سعدی تا جامی حاشیه ٔ ص 328 شود.
-
خاور تبریزی کوزه کنانی
لغتنامه دهخدا
خاور تبریزی کوزه کنانی . [ وَ رِ ت َ ی ِ زِ ک َ ] (اِخ ) نام او میرزا معصوم و از نسل شمس الدین تبریزی است و از شعرای دوره ٔ اول قاجار است هدایت در مجمع الفصحاء ج 2 ص 125 شرح حال او را چنین می آورد: «اسمش میرزا معصوم و از نسل شمس الدین تبریزی بوده و ت...