کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاورشناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خاورشناسی
لغتنامه دهخدا
خاورشناسی . [ وَ ش ِ ] (حامص مرکب ، اِ مرکب ) عمل خاورشناس . خاورشناسی به رشته ای از معارف بشری اطلاق میشود که بحث از زبان و علم و ادب ملل خاور می کند. از آنجا که موضوع این علم فرهنگ ملل خاور است دامنه ٔ آن در معنای خود بسیار وسیع است و باطلاق عام شا...
-
جستوجو در متن
-
شرق شناسی
لغتنامه دهخدا
شرق شناسی . [ ش َ ش ِ ] (حامص مرکب ) خاورشناسی . صفت شرق شناس . عمل آشنایی و معرفت به فرهنگ و تمدن و اوضاع مشرق زمین . (یادداشت مؤلف ). استشراق . خاورشناسی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به خاورشناسی و شرق شناس شود.
-
استشراق
لغتنامه دهخدا
استشراق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) امروز این کلمه را بمعنی اطلاع بر علوم و آداب و رسوم شرقی از طرف دانشمندان غرب اطلاق کنند. شرق شناسی . خاورشناسی .
-
بارن
لغتنامه دهخدا
بارن . (اِخ ) خاورشناسی است که در 1876 م . ایران و قفقاز و ترکیه را سیاحت کرد و اطلاعات زیادی بدست آورده و سفرنامه ای تألیف و منتشر ساخته است . (از فرهنگ خاورشناسان ص 56).
-
هنیکس
لغتنامه دهخدا
هنیکس . [ هََ ] (اِخ ) یکی از چهار تن خاورشناسی که در سال 1857 م . از طرف انجمن آسیایی وابسته به دربار بریتانیا دعوت شدند تا هر کدام یکی از کتیبه های آسوری را بخوانند. (از ایران باستان پیرنیا ص 47).
-
تاور
لغتنامه دهخدا
تاور. (اِخ ) فلیکس . خاورشناسی است از مردم چک که در سال 1937 م . ظفرنامه ٔ شامی را تصحیح و طبع کرد. رجوع به کتاب از سعدی تا جامی برون ترجمه ٔ علی اصغرحکمت ص 204 و 388 شود.
-
ژیرار داس وس
لغتنامه دهخدا
ژیرار داس وس . [ دُ اُ وُ ] (اِخ ) نام خاورشناسی طابع کتاب التنازع و التخاصم بین بنی امیة و بنی هاشم با مقدمه ای به زبان آلمانی بسال 1888 م . وی در تاریخ اسلامی مطالعه ٔ بسیار کرده و زبان عربی را نیز فراگرفته بوده است .
-
انجمن آسیایی بنگال
لغتنامه دهخدا
انجمن آسیایی بنگال . [ اَ ج ُ م َ ن ِ ی ِ ب َ/ ب ِ ] (اِخ ) انجمنی است که در بنگال برای تبلیغات خاورشناسی تشکیل شده و انتشاراتی دارد. (از فرهنگ فارسی معین ، اعلام ).
-
خط میخی
لغتنامه دهخدا
خط میخی . [ خ َطْ طِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از خط کهن است . رجوع به کلمه ٔ «خط» و «خاورشناسی » در این لغت نامه شود.- خط میخی وان ؛ این خط در وان مرسوم بوده و خواندن آن در ابتداء خیلی سخت می نمود، ولی بعد از آنکه نوشته هایی به دو خط وان و آسو...
-
داراب هرمزدیار
لغتنامه دهخدا
داراب هرمزدیار. [ هَُ دَ ] (اِخ ) یکی از شخصیتهای متأخر زردشتی است . کتابی درباره ٔ بزرگان و موبدان دین زردشت نوشته و آن را «روایات داراب هرمزدیار» نامیده است این کتاب بکوشش خاورشناسی بنام انوالادر بمبئی بچاپ رسیده است . رجوع به مزدیسنا و تأثیرآن د...
-
شناسی
لغتنامه دهخدا
شناسی . [ ش ِ ] (حامص ) به صورت ترکیب به معنی شناسایی و آگاهی به کار می رود و ترکیبات ذیل در آن هست :- آب شناسی . آدم شناسی . انجم شناسی . ایران شناسی .جمجمه شناسی . جنگل شناسی . جواهرشناسی . جوهرشناسی . حق شناسی . حیوان شناسی . خاک شناسی . خاورشناس...
-
میخی
لغتنامه دهخدا
میخی . (ص نسبی ) منسوب به میخ . آنچه نسبت به میخ دارد. شبیه میخ . مانند میخ .- خط میخی . رجوع به ذیل کلمه ٔ خاورشناسی و خط شود.|| در اصطلاح متصوفه ، خرقه و جبه ٔ درویشان و آن را هزار میخی نیز گویند. (آنندراج ) (از برهان ).نوعی از جبه و خرقه ٔ درویشا...
-
ماسینیون
لغتنامه دهخدا
ماسینیون . [ نی ُ ] (اِخ ) لویی . خاورشناس فرانسوی (1883-1962م ). وی به درجه ٔ دکتری در ادبیات رسید و استاد «کلژدوفرانس » و «مدرسه ٔتتبعات عالیه » و رئیس «مؤسسه ٔ تتبعات ایرانی » گردید و به عضویت فرهنگستان علوم اتحاد جماهیر شوروی وفرهنگستانهای سوئد،...
-
ژوینبل
لغتنامه دهخدا
ژوینبل . [ ژویم ْ ب ُ ] (اِخ ) تئودور گیوم ژان . نام خاورشناسی از مردم هلند،متولد در رُتردام بسال 1802 و متوفی بسال 1861 م . وی علاوه بر فن شرق شناسی مردی مذهبی و عالمی روحانی و در لغت عرب بارع و در علوم اسلامی متتبّع بود و تعلیم و تدریس زبان عربی را...