کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خالصه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خالصه
لغتنامه دهخدا
خالصه . [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهار فرسخ بخش شهداد شهرستان کرمان . واقع در 14 هزارگزی جنوب باختری شهداد سر راه مالرو شهداد و کرمان . ناحیه ای است واقع در جلگه با آب و هوای نواحی گرمسیری . دارای 160 تن سکنه متدین به دین اسلام (مذهب شیعه ...
-
خالصه
لغتنامه دهخدا
خالصه . [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) دهی است مرکز دهستان ده تازیان بخش مشیزشهرستان سیرجان ، واقع در 87 هزارگزی جنوب خاوری مشیز سرراه فرعی راین - مشیز. ناحیه ای است واقع در جلگه با آب و هوای نواحی سردسیری . دارای 1710 تن سکنه که مذهبشان شیعه و زبانشان فارسی است...
-
خالصه
لغتنامه دهخدا
خالصه . [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه است . این دهستان در شمال باختر کرمانشاه از 6 الی 45 هزارگزی واقع میباشد. خلاصه ٔ اطلاعات جغرافیایی آن بدین قرار است : حدود: از شمال به دهستان میان دربند، از طرف باختر به دهستان سن...
-
خالصه
لغتنامه دهخدا
خالصه . [ ل ِ ص َ / ص ِ ] (ع ص ) بی آمیغ. (منتهی الارب ): غب خالصه ؛ تب نوبه که شطرالغب و ربعنباشد. || (اِ) زمین و ملک پادشاهی که به جاگیر کسی نباشد. (آنندراج ). ملک دولتی . مسعود کیهان تاریخ املاک خالصه ٔ ایران را چنین می آورد: خالصجات عبارتند از: د...
-
خالصه
لغتنامه دهخدا
خالصه .[ ل ِ ص َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان قصر شیرین است . این دهستان در جنوب باختری قصرشیرین بین مرز ایران و عراق و رودخانه ٔ الوند واقع شده و راه شوسه ٔ قصر شیرین به خسروی تقریباً از وسط آن میگذرد. موقعیت طبیعی دهستان تپه و ما...
-
واژههای مشابه
-
خالصة
لغتنامه دهخدا
خالصة. [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) ابوعبیده ٔ سکونی میگوید: برکه ای است بین اجفُر و خُزَیمیه در راه مکه به کوفه بر دو میلی اغر. فاصله ٔ خالصه از اجفر یازده میل است . یاقوت در معجم البلدان گمان برده است خالصه ای که این برکه بدان منسوب است نام جاریه ٔ سیاهی است...
-
خالصة
لغتنامه دهخدا
خالصة. [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) نام شهری است به سیسیل (صقلیه ) دارای دیوار سنگی . یاقوت گوید: سلطان و لشکریان آن در آنجا سکنی دارند ولی آنجا را مهمانسرای و بازاری نیست . ابن حوقل گوید: این شهر را چهار در است . ابوالحسن علی بن بادیس یاقوت را حدیث کرد که امر...
-
خالصة
لغتنامه دهخدا
خالصة. [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) نام کنیزکی سیاه بوده است که یکی از خلفاء او را بسیار گرامی میداشته و بر او زیور و زینت برمی بسته است . شاعری در این باره گفته : لقد ضاع شعری علی بابکم کما ضاع درّ علی خالصه .این شعر به گوش آن خلیفه رسید و امر به احضار آن شاع...
-
خالصة
لغتنامه دهخدا
خالصة. [ ل ِ ص َ ] (ع ص ). رجوع به خالصه شود.
-
کلوجه خالصه
لغتنامه دهخدا
کلوجه خالصه . [ ک ُ ج ِ ل ِ ص ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کله بوز است که در بخش مرکزی شهرستان میانه واقع است و 1139 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
گلین خالصه
لغتنامه دهخدا
گلین خالصه . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهنام سوخته ٔ بخش ورامین شهرستان تهران که در 18هزارگزی شمال خاوری ورامین و 2هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ خراسان واقع است . هوای آن معتدل و سکنه اش 500 تن است . آب آنجا از رودخانه ٔ جاجرود تأمین میشود. محصول آن غل...
-
کوشک خالصه
لغتنامه دهخدا
کوشک خالصه . [ ل ِ ص ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ریکان که در بخش گرمسار شهرستان دماوند واقع است و 450 تن سکنه دارد که از ایل اصلانوند می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
نوده خالصه
لغتنامه دهخدا
نوده خالصه . [ ن َ دِهَِ ل ِ ص ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قشلاق بزرگ در بخش گرمسار شهرستان دماوند، در 4 هزارگزی غرب گرمسارو 3 هزارگزی ایستگاه راه آهن گرمسار، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 184 تن سکنه دارد. آبش از حبله رود،محصولش غلات و پنبه و بن...
-
یارجان خالصه
لغتنامه دهخدا
یارجان خالصه . [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میاندوآب با 757 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).