کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خازر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خازر
لغتنامه دهخدا
خازر. [ زِ ] (اِخ ) ظاهراً نام مکانی بوده است در بغداد. صاحب مجمع الامثال میدانی این کلمه را جازَر ذکر کرده و میگوید بخط ازهری این کلمه خازر آمده است ویوم خازر جنگی بوده است که در خازر بین اهل عراق و ابراهیم بن الاشتر از یکسو با عبیداﷲبن زیاد و اهل ش...
-
واژههای همآوا
-
خاذر
لغتنامه دهخدا
خاذر. [ ذِ ] (ع ص ) پنهان و روپوش از پادشاه و از دائن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
حازر
لغتنامه دهخدا
حازر. [ زِ ] (اِخ ) مصحح و طابع عقدالفرید این کلمه را با خازر یکی دانسته و در فهرست خود بر کتاب مذکور نوشته : «الحازر = الخازر» و خازر بقول یاقوت نهری است میان موصل و اربل . رجوع به فهرست عقدالفرید چ محمد سعیدالعریان و رجوع به خازر شود.
-
بافکی
لغتنامه دهخدا
بافکی . [ ف َک ْ کا ] (اِخ ) ناحیتی است به موصل از نواحی نینوی نزدیک خازر، که از مجموعه ٔ چند قریه بهمین نام تشکیل شده است . تل عیسی و بیت رثم و قادسیه و زارعة و سعدیه نیز جزء این قریه محسوب میشوند. (از معجم البلدان ) و (مراصد الاطلاع ).
-
هبیرة
لغتنامه دهخدا
هبیرة. [ هَُ ب َ رَ ] (اِخ ) ابن یَریم خارفی شبامی ، مکنی به ابوالحارث ، از یاران مختار ثقفی ، از مردم کوفه بود ابن سعد وی را در طبقه ٔ اول تابعان کوفی آورده و اشارت به پیوستن او به مختار ثقفی کرده است . ابن اثیر آورده : هبیرةبن یریم (و در نسخه ای مر...
-
عمیر
لغتنامه دهخدا
عمیر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن حباب بن جعده ٔ سلمی . رئیس قیسیان در عراق ، از قهرمانان زیرک بشمار می رفت . وی از همراهان ابراهیم بن اشتر، در جنگ با عبیداﷲبن زیاد در «خازر» بوده است .سپس به قرقیسیا آمد و بر عمیدالملک بن مروان شورش کرد و بر نصیبین دست یا...
-
جازر
لغتنامه دهخدا
جازر. [ زِ ] (اِخ ) سمعانی آن را جازرة ثبت کرده است . (الانساب در نسبت جازری ). در معجم البلدان آمده است : قریه ای است از نواحی نهروان از توابع بغداد، نزدیک مدائن و آن قصبه ٔ طسوج جازر است . (معجم البلدان ). صاحب قاموس کتاب مقدس آرد: جازر، شهری میباش...
-
لیلی
لغتنامه دهخدا
لیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) الاخیلیة بنت عبداﷲبن الرحال بن شداد الاخیلیة یا رحّالة. از شاعرات مولدات عرب صدر اسلام است و او را دیوانی است مشروح . توبةبن الحمیر دلباخته ٔ او بود و درباره ٔ وی شعر میگفت و او را از پدرش خواستگاری کرد.پدر امتناع ورزید و دخت...