کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خارج قسمت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خارج آهنگ
لغتنامه دهخدا
خارج آهنگ . [ رِ هََ ] (ص مرکب ) آهنگ ناموافق و ناموزون . (ناظم الاطباء) : بفرمود تا آن دو سرهنگ رادو کج زخمه ٔ خارج آهنگ را... نظامی .بمن بر شده لشکری دیده بان همه خارج آهنگ وناخوش زبان .نظامی (شرفنامه ص 470).
-
خارج آهنگی
لغتنامه دهخدا
خارج آهنگی . [ رِ هََ ] (حامص مرکب ) حالت و کیفیت خارج آهنگ . بیرون شدن نغمه از پرده و از بحر و قواعد خود. (غیاث اللغة). بنابر رأی و نظر صاحب فرهنگ آنندراج اصطلاح موسیقیان خارج آهنگ است نه خارج آهنگی : نوای جهان خارج آهنگی است خلل در بریشم نه در چنگ...
-
خارج البلد
لغتنامه دهخدا
خارج البلد. [ رِ جُل ْ ب َ ل َ ] (ع اِ مرکب ) بیرون شهر. (مهذب الاسماء). اطراف شهر.
-
خارج المملکتی
لغتنامه دهخدا
خارج المملکتی . [ رِ جُل ْ م َ ل َ ک َ ] (ص نسبی مرکب ) برون مرزی . رجوع به برون مرزی شود. || حق خارج المملکتی . حق برون مرزی برای هر کشوری .
-
خارج خوان
لغتنامه دهخدا
خارج خوان . [ رِ خوا / خا ] (نف مرکب ) اصطلاح موسیقیان است و بر کسی اطلاق میشود که خارج از دستگاه آواز خواند. رجوع به خارج خوانی شود. || مقابل سطح خوان . رجوع به خارجی خوانی شود.
-
خارج خوانی
لغتنامه دهخدا
خارج خوانی . [ رِ خوا / خا ] (حامص مرکب ) عمل خارج خوان . برخلاف اصول خواندن مُغَنّی . || خواندن فقها درس را شفاهی و بیرون از سطوح یعنی بمرحله ای رسیدن که دوره ٔ سطح تمام گشته است و استاد مسائل را فی المجلس و بدون در نظر گرفتن کتاب خاصی طرح می کند و ...
-
خارج از حد بودن
لغتنامه دهخدا
خارج از حد بودن . [رِ اَ ح َدد دَ ] (مص مرکب ) بیرون از اندازه بودن .
-
خارج از حد شدن
لغتنامه دهخدا
خارج از حد شدن . [ رِ اَ ح َدد ش ُ دَ ] (مص مرکب ) از اندازه ٔ خود تجاوز کردن .
-
خارج از حد
لغتنامه دهخدا
خارج از حد. [ رِ اَ ح َدد ] (ص مرکب ) بیرون از اندازه .
-
خارج حیطه ٔ شمار
لغتنامه دهخدا
خارج حیطه ٔ شمار. [ رِ ج ِ طَ ی ِ ش ُ ] (ص مرکب ) (خارج از حیطه ٔ شمار) بی حساب ، بی حد. (ناظم الاطباء). در تحت شمارش نیامدنی . بی نهایت . لایتناهی .
-
خارج نویس کردن
لغتنامه دهخدا
خارج نویس کردن . [ رِ ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اقلامی از حسابی را علیحده نوشتن . بخشی از مطالب کتابی را جداگانه نوشتن .
-
خارج از موضوع حرف زدن
لغتنامه دهخدا
خارج از موضوع حرف زدن . [ رِ اَ م َ ح َ زَ دَ ] (مص مرکب ) در ضمن محاوره مطالبی گفتن که بموضوع بحث ارتباطی ندارد. پرت صحبت کردن . حرفهای نامربوط گفتن .
-
جستوجو در متن
-
باب باب کردن
لغتنامه دهخدا
باب باب کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تبویب . (دهار). قسمت قسمت کردن . فصل فصل کردن .
-
جزٔجزء کردن
لغتنامه دهخدا
جزٔجزء کردن . [ ج ُزْءْ ج ُزْءْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تنجیم . بخش بخش کردن . قسمت قسمت کردن .
-
فال فال
لغتنامه دهخدا
فال فال . (ق مرکب ) بخش بخش . قسمت قسمت . چندتاچندتا. کپه کپه .- فال فال کردن ؛ کپه کپه کردن .رجوع به فال شود.