کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاتون آبادی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خاتون آبادی
لغتنامه دهخدا
خاتون آبادی . (اِخ ) امیرمحمد حسین پدر امیر عبدالباقی و پسر امیرمحمد صالح است ، او از اکابر علمای امامیه بوده است و در فقه و ادبیات و فنون حکمت مهارت زیاد داشته است . جد مادری او ملا محمد باقر مجلسی میباشد. تألیفاتش دارای منافع بسیار است از آنجمله :...
-
خاتون آبادی
لغتنامه دهخدا
خاتون آبادی . (اِخ ) امیرمحمد حسین بن امیر عبدالباقی از اکابر علمای اوائل قرن سیزدهم هجرت است که با صاحب ریاض و میرزای قمی معاصر بوده است و سالها از محضر آقا محمد باقر بهبهانی استفاضة کرده است . او صاحب تألیفاتی است از قبیل معجزات مریض ، رد «پادری ن...
-
خاتون آبادی
لغتنامه دهخدا
خاتون آبادی . (اِخ ) سیدمحمد رضابن محمد مؤمن معروف به مدرس از اکابر علمای قرن دوازدهم اواخر عهد صفویه است کتب زیر از تألیفات اوست : ابواب الهدایه . جنات الخلود. خزائن الانوار. (از ریحانة الادب ج 3 ص 505).
-
خاتون آبادی
لغتنامه دهخدا
خاتون آبادی .(اِخ ) امیر عبدالباقی بن امیر محمد حسین از اولاد حسن افطس از اکابر علمای اوائل قرن سیزدهم هجری است و از مشایخ سید مهدی بحرالعلوم است و در سال 1207 یا 1208 هَ . ق . وفات یافته است . کتاب اکمال الاعمال و کتاب الجامع ازتألیفات اوست . (ریحا...
-
خاتون آبادی
لغتنامه دهخدا
خاتون آبادی .(اِخ ) سید میرزا ابوالقاسم حسینی از مشاهیرمدرسین اصفهان و از خانواده ٔ میرمحمد حسین خاتون آبادی سبط مجلسی است . از تألیفات او تفسیر قرآن مجید به فارسی ،حاشیه ٔ استبصار، حاشیه ٔ تهذیب ،حاشیه ٔ کافی ، حاشیه ٔ من لایحضره الفقیه ، شرح نهج ا...
-
واژههای مشابه
-
گل خاتون
لغتنامه دهخدا
گل خاتون . [ گ ُ ] (اِخ )دهی است از دهستان چناران بخش حومه ٔ ارداک شهرستان مشهد واقع در 69هزارگزی شمال باختری مشهد و 5هزارگزی شمال راه شوسه ٔ مشهد به قوچان . هوای آن معتدل و دارای 115 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، چغندر و کنجد است . ش...
-
گنجشکان خاتون
لغتنامه دهخدا
گنجشکان خاتون . [ گ ُ ج ِ ] (اِخ ) مادر سلطان ابوسعیدبهادرخان . رجوع به تاریخ گزیده چ عکسی ص 842 شود.
-
گنجک خاتون
لغتنامه دهخدا
گنجک خاتون . [ گ َ ج َ ] (اِخ ) (شهرزاده ...) خاتون امیر ایرنجین از معاصران اولجایتو سلطان . (ذیل جامعالتواریخ رشیدی از حافظ ابرو ص 102).
-
زیتون خاتون
لغتنامه دهخدا
زیتون خاتون . [ زَ ] (اِخ ) زن ارسلانشاه پادشاه کرمان و مادر کرمانشاه . او امیرزاده بود از ولایت هرات ولی او را به بردگی فروخته بودند. زنی به غایت عاقل و خیرات دوست بود و در کرمان خیرات بسیار فرموده و مدرسه و رباط ساخت و او را عصمت الدین لقب دادند و ...
-
غازیه خاتون
لغتنامه دهخدا
غازیه خاتون . [ زی ی َ ] (اِخ ) نام دختر ملک کامل از ملوک ایوبی و زوجه ٔملک مظفر محمود حکمران حمات است در موقع وفات شوهرش پسر وی ملک منصور که کودک بود وارث تخت و تاج و او نایب السلطنه گردید و در تاریخ 656 هَ . ق . درگذشت .
-
فاطمه خاتون
لغتنامه دهخدا
فاطمه خاتون .[ طِ م َ ] (اِخ ) از ارکان دولت توراکیناخاتون ، زوجه ٔ اوکتای قاآن . (از جهانگشای جوینی ج 1 ص 199 و 202).
-
هفت خاتون
لغتنامه دهخدا
هفت خاتون . [ هََ ] (اِ مرکب ) کنایت از هفت کوکب است که سبعه ٔ سیاره باشد. (برهان ) : هفت خاتون را در این خرگاه سبزداه این درگاه والا دیده ام . خاقانی .رجوع به هفت اختر، هفت اختران و هفت ستاره شود.
-
آبش خاتون
لغتنامه دهخدا
آبش خاتون . [ ب ِ ] (اِخ ) دختر اتابک سعدبن ابی بکر از سلغریان . او پس از هلاک سلجوقشاه در 666 هَ . ق . پادشاهی فارس یافت و بمیل هلاکو با منکوتیمور ازدواج کرد، و به سال 685 در تبریز درگذشت ، و بمرگ او سلسله ٔ سلغریان منقرض گردید.
-
ابن خاتون
لغتنامه دهخدا
ابن خاتون . [ اِ ن ُ ] (اِخ ) چند تن از یک خاندان باین کنیت معروفند و در امل الاَّمل ترجمه ٔ هر یک بتفصیل آمده است . جد این خاندان مردی خاتون نام بوده که به قرن هفتم هجری در قریه ٔ عیناث در جبل عامل میزیسته و فرزندان او بعضی در ایران و قسمتی در هند و...