کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حیران کردستانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حیران کردستانی
لغتنامه دهخدا
حیران کردستانی . [ ح َ ن ِ ک ُ دِ ] (اِخ ) از معاصران مؤلف مجمعالفصحاء است . نام او با اندکی از اشعار وی در آن کتاب آمده است .
-
واژههای مشابه
-
تخت حیران
لغتنامه دهخدا
تخت حیران . [ ت َ ت ِ ح َ ] (اِخ ) نام کوهی است در حوالی تفت که جایی است در یزد. (بهار عجم ) (آنندراج ) : از لاله و گل چو طفل معجم بابا خندان همیشه خرم قرص مه و خور که برتر آمداز کوه تنور او برآمدهر جا جبلی است تا بدخشان از حیرتیان تخت حیران .محسن تا...
-
حیران یزدی
لغتنامه دهخدا
حیران یزدی . [ ح َ ن ِ ی َ ] (اِخ ) هدایت نویسد: نام او محمدعلی از شاعران و دانشمندان دارالعباد است و در مدرسه ٔ مصلی بتدریس اشتغال داشت . او راست :خیالت الفتی دارد بویرانخانه ٔ دلهانمیدانم چه میجوید در این ویرانه منزلها.مرا با دل چکار آن کشور تست اگ...