کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حکیمی قزوینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حکیمی قزوینی
لغتنامه دهخدا
حکیمی قزوینی . [ ح َ می ِ ق َزْ ] (اِخ ) نام شاعری از مردم قزوین است . آنگاه که مذهب شیعه بزمان شاه اسماعیل صفوی مذهب رسمی ایران گردید، جمعی که بمذهب شیعه نگرویده بودند بخارج مملکت پراکنده شدند و از جمله این حکیمی بدیار بکر هجرت کرد و بخدمت مولانا مص...
-
جستوجو در متن
-
رافعی قزوینی
لغتنامه دهخدا
رافعی قزوینی . [ ف ِ ی ِ ق َزْ ] (اِخ ) محمدبن عبدالکریم بن فضل مکنی به ابوسعید بابویه ؛ حکیم خاقانی او را مدح کرده است . رضا قلیخان او را عارف و محققی واقف و حکیمی با ایمان و شاعری با ایقان شمرده و نوشته : وی والد امام الدین رافعی بوده و قطعه ٔ زیر ...
-
بلیناس
لغتنامه دهخدا
بلیناس . [ ب َ ] (اِخ ) نام حکیمی است که انیس و جلیس سکندر بود. (برهان ). او را بلیناس جادو نیز خوانند. (هفت قلزم ) (از آنندراج ). ازمردم طوانه بلدی به روم . گویند که او اول کسی است که در طلسمات سخن گفت و کتاب بلیناس راجع به اعمالی که در موطن خویش و ...
-
مقتضا
لغتنامه دهخدا
مقتضا. [ م ُ ت َ ] (ع ص ، اِ) تقاضاکرده شده . طلب شده . درخواست شده . ضرورشده و محتاج شده . (از ناظم الاطباء). اقتضا. خواست . لازمه . لازم . بایست . بایسته : از مقتضای عدل دور نباشد و به کامکاری سلاطین و تهور ملوک منسوب نگردد. (کلیله و دمنه ). مقتضای...
-
منافق
لغتنامه دهخدا
منافق . [ م ُ ف ِ ] (ع ص ) آنکه کفر پنهان دارد. (مهذب الاسماء). کسی که در آشکار دعوی مسلمانی کند و در نهان کفر ورزد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). دارای نفاق و دورویی در دین یعنی پنهان کردن کفر و آشکار نمودن ایمان . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). آن...
-
مقطع
لغتنامه دهخدا
مقطع. [ م َ طَ ] (ع مص ) بریدن . قطع. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به معنی قطع کردن نیز آمده و در این صورت مصدر میمی است .(غیاث ) (آنندراج ). || (اِ) جای برش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). محل قطع و برش . (ناظم ...
-
طیان
لغتنامه دهخدا
طیان . [ طَی ْ یا ] (اِخ ) ابوالعباس احمدبن محمدبن یوسف بن اسحاق السخی (ظ: الشیخی ) الطیان الشاعر بالعجمیة. وی اهل قریه ٔ شیخ بوده . بیشتر اشعار او در سحق و مطاینه (ظ : مطایبه ) میباشد. دیوان وی در مرو شهرتی دارد. در آخر توبه کرد و دیگر دهان و زبان ب...
-
حافظ شیرازی
لغتنامه دهخدا
حافظ شیرازی . [ ف ِ ظِ ] (اِخ ) خواجه شمس الدین محمد. جامع دیوان حافظ که عموماً او را محمد گلندام میدانند بر دیوان حافظ مقدمه ای نوشته و به مناسبت قدمت این سند عیناً در اینجا نقل میشود :حمد بی حد و ثنای بی عد و سپاس بی قیاس خداوندی را که جمع دیوان حا...
-
روز
لغتنامه دهخدا
روز. (اِ) در پهلوی رُچ ، پارسی باستان رئوچه ، اوستا رئوچه ، هندی باستان رچیش ، ارمنی لئیز کردی روژ ، افغانی ورَج بلوچی رُچ و رُش ، وخی رئوج ، گیلگی روز ، فریزندی و یرنی و نطنزی رو ، سمنانی رو و روژ ، سنگسری روژ سرخه یی روز لاسگردی روز و رو شهمیرزادی ...
-
ه
لغتنامه دهخدا
ه. (حرف ) حرف سی ویکم است از حروف هجای فارسی و بیست وهفتم از حروف هجای عربی . نام آن «ها» ونشانه ٔ آن در تحریر «هَ ، ه » است و به حساب جمل آن را به پنج دارند. و آن از حروف حلقی و ناریه و مرفوع و مصمته است و در علم نجوم و معما رمز و نشانه ٔ زهره و رمز...
-
ابوریحان
لغتنامه دهخدا
ابوریحان . [ اَ رَ ] (اِخ ) بیرونی . محمدبن احمد خوارزمی بیرونی . از اجله ٔ مهندسین و بزرگان علوم ریاضی . او یکی از نوادر دُهاةِ اعصار و نمونه ٔ کامل ذکاء و فطنت و شدت عمل ایرانی است . مولد او در بیرون خوارزم بوده و چنانکه یاقوت در معجم الادبا آرد بی...