کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حکومت سرزمینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حکومت راندن
لغتنامه دهخدا
حکومت راندن . [ ح ُ م َ دَ ] (مص مرکب ) اعمال و بکار بردن سلطه و قوه ٔ حاکمی . حکومت کردن . تحکم .
-
حکومت کردن
لغتنامه دهخدا
حکومت کردن . [ ح ُ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) فرماندهی کردن . || داوری کردن :کسان حکومت باطل کنند و پندارندکه حکم را همه وقتی ملازم است نفاذ. سعدی .|| سلطنت کردن .
-
حکومت نظامی
لغتنامه دهخدا
حکومت نظامی . [ ح ُ م َ ت ِ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) معلق ماندن قوانین مدنی موقتاً و نائب مناب شدن قوانین لشکری آنرا برای مصلحتی عام . رجوع به نظامی شود.
-
حکومت گاه
لغتنامه دهخدا
حکومت گاه . [ ح ُم َ ] (اِ مرکب ) دارالامارة. (آنندراج ). فرمانداری .
-
حکومت نشین
لغتنامه دهخدا
حکومت نشین . [ ح ُ م َ ن ِ ] (اِ مرکب ) شهر یا قصبه ای که مقر حاکمی که از عاصمه ٔ ملک رود، نشیند: حکومت نشین کردستان سنندج است . دارالحکومة. دارالایالة.
-
جستوجو در متن
-
جاگرنات
لغتنامه دهخدا
جاگرنات . [ گ ِ ] (اِخ ) یکی از شهرهای مقدس و مهم هندوستان است در 75 هزارگزی اوریسا در قسمت شرقی شبه جزیره بنا شده است و بوسیله ٔتوده ٔ شنهای ساحلی خلیج بنگال جدا میشود. دارای بیست هزار جمعیت و از نظر اداره حکومت تابع حکومت بنگال میباشد. سرزمینی است ...
-
بالاغات
لغتنامه دهخدا
بالاغات . (اِخ ) نام ناحیه ایست در هندوستان در شمال فلات دکن . سرزمینی است حاصلخیز و دارای جنگلهای پهناور و معادن الماس و مس . پس از انقراض سلاطین تیموری هند، این ناحیه توسط حیدرشاه تصرف شد و سپس به نظام حیدرآباد رسید و اکنون جزء حکومت مدرس اداره میش...
-
رواندااوروندی
لغتنامه دهخدا
رواندااوروندی . (اِخ ) سرزمینی است در افریقای مرکزی واقع در شرق کنگوی بلژیک و حکومت آن از طرف سازمان ملل متحد بوسیله ٔ دولت بلژیک اداره می شود. شهر مرکزی آن اوسومبورا است . از محصولاتش پنبه و از معادن آن طلا و آهن و میکا و سرب قابل ذکر است . رجوع به ...
-
عربیة
لغتنامه دهخدا
عربیة. [ ع َ رَ بی ی َ ] (ص نسبی ) مؤنث عربی . رجوع به عربی شود. || لغت عرب . زبان عرب . || آنچه عرب بدان سخن گوید و تکلم کند. (از اقرب الموارد). || گاه در کتابهای فارسی پیش از نقل بیت یا قطعه از شعر عرب عربیة نویسند، مقصود از آن شعری عربی یا قطعه ا...
-
تاتارستان
لغتنامه دهخدا
تاتارستان . [ رَ / رِ ] (اِخ ) سرزمینی که تاتارها در آن سکونت داشتند، ساتراپی (ایالت ) 19 و 20 در زمان داریوش :... اسامی ساترایی ها در کتیبه های داریوش منقوش است ، نقل می شود:...19/ و 20 ساکا (سکه ) شامل جلگه ٔ تاتارستان تا سرحد چین و از طرف مغرب تا ...
-
هرات
لغتنامه دهخدا
هرات . [ هََ ] (اِخ ) شهری است به خراسان . (منتهی الارب ). هرات از اقلیم چهارم است . طولش از جزایرخالدات «صدک » و عرض از خط استوا «لدک ». آن را امیری ، هرات نام از توابع جهان پهلوان نریمان ساخت . اسکندر رومی بعد از خرابی تجدید عمارتش کرد. دور باروش 9...
-
گینه
لغتنامه دهخدا
گینه . [ ن ِ ] (اِخ ) جمهوری گینه نام سرزمینی است در قسمت شرقی افریقا و غرب اقیانوس اتلانتیک و شمال گینه ٔ پرتقال و جمهوری سنگال و مالی و در مشرق ماله و ساحل عاج و در جنوب لیبری و مستعمره ٔ انگلیسی سرالیون این جمهوری سابقاً متعلق به فرانسه و پرتقال ب...
-
نخچوان
لغتنامه دهخدا
نخچوان . [ ن َ چ ُ / ن َ چ َ ] (اِخ ) نخجوان . شهرکی است خرد [ از حدود آذربادگان ] خرم و با نعمت و مردم و خواسته و بازرگانان بسیار و از وی زیلوهای قالی و غیره و شلواربند و چوب بسیار خیزد. (حدود العالم ). شهری است از اقلیم پنجم به آذرآبادگان از بناهای...
-
عراق عجم
لغتنامه دهخدا
عراق عجم . [ ع ِ ق ِ ع َ ج َ ] (اِخ ) ایالت جبال را در قرون وسطی غالب اوقات عراق عجم نامیده اند تا با عراق عرب اشتباه نشود. ایالات جبال (عراق عجم ) شهرهای بزرگی داشت از قبیل کرمانشاه ، همدان و در شمال خاوری آن ری و در جنوب خاوری اصفهان بود. از جمله ر...