کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حکمرانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حکمرانی
لغتنامه دهخدا
حکمرانی . [ ح ُ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل حکمران . فرماندهی . حکومت .
-
جستوجو در متن
-
مراد
لغتنامه دهخدا
مراد. [ م ُ ] (اِخ ) دهمین و سیزدهمین امرای آق قویونلو است ، وی از سال 903 تا 905 هَ . ق . و بار دیگر از 907 تا 908 حکمرانی کرده است . (از یادداشت مؤلف ). در 903 به حکمرانی قم و از 907 تا914 حکمران یگانه شد. (از سلسله های اسلامی ص 252).
-
گنزاگ
لغتنامه دهخدا
گنزاگ . [ گ ُ ] (اِخ ) یکی از خانواده های شاهی ایتالیا که از 1328 تا 1708 م . بر مانتو حکمرانی داشته ، این خانواده بر دوک نشین نِوِر نیز حاکم بوده است .
-
گونتران
لغتنامه دهخدا
گونتران . [ گُن ْ گ ُ ] (اِخ ) پادشاه بورگُنْی و اورشان و پسر کلوتر اول است که از سال 561 تا 593 م . حکمرانی کرده است .
-
یوسف
لغتنامه دهخدا
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابوالحجاج . یکی از ملوک بنی احمر که در غرناطه حکمرانی داشته اند. در تاریخ 733 هَ . ق . به حکومت رسید و بنای نیمه تمام و قصر معروف «الحمراء»را به اتمام رسانید. و امور عدلیه را منظم ساخت و 22 سال حکمرانی نمود. تا در سال 755 در حال...
-
یوسف
لغتنامه دهخدا
یوسف . [س ُ ] (اِخ ) ابن یوسف . پسر ابوعبداﷲ یوسف و یکی از ملوک بنی احمر است که در غرناطه حکمرانی داشته اند. چون پدرش به سال 799 هَ . ق . درگذشت برادر کوچکش محمد به مسند حکمرانی نشست و وی را در قلعه ای محبوس کرد ولی سرانجام در سال 811 به تخت نشست . ب...
-
کلاب
لغتنامه دهخدا
کلاب . [ ک ِ ] (اِخ ) ابن کرب . پدر عبدالکلال که بعد از تبعالاوسط از ملوک حمیر هفتاد و چهار سال در یمن حکمرانی کرد. پس از وی تبع الاصغر صاحب افسر شد. (از حبیب السیر).
-
نصر
لغتنامه دهخدا
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابوالجیوش ، چهارمین امرای بنی نصر غرناطه است ، وی از سال 708 تا 713 هَ. ق . حکمرانی کرد. رجوع به تاریخ الخلفاء ص 24 شود.
-
نصرت شاه
لغتنامه دهخدا
نصرت شاه . [ ن ُ رَ ] (اِخ ) نهمین سلاطین تغلقیه ٔ دهلی است از 797 تا 802 هَ . ق . حکمرانی کرد. (از تاریخ الخلفاء ص 269).
-
نوشیروان
لغتنامه دهخدا
نوشیروان . [ رَ ] (اِخ ) ابن منوچهربن قابوس وشمگیر. ششمین ِ آل زیار است ، از سال 420 تا 441 هَ . ق . حکمرانی کرد. (یادداشت مؤلف ).
-
هم سامان
لغتنامه دهخدا
هم سامان . [ هََ ] (ص مرکب ) هم خاک . هم مرز. دو تن که ملک زراعتی یا ملک حکمرانی آنان مجاور یکدیگر باشد. (ازیادداشتهای مؤلف ). شاهد برای این معنی یافت نشد.
-
ناصر
لغتنامه دهخدا
ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) (... خان ) محمود ثانی ، نهم از سلاطین گجرات هند است . وی از سال 932 تا 943 حکمرانی کرد. (از تاریخ طبقات سلاطین اسلام ص 282).
-
ناصر
لغتنامه دهخدا
ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) احمد، هشتمین رسولیان یمن است . وی از سال 803 تا 829هَ . ق . حکمرانی کرد. (از طبقات سلاطین اسلام ص 88).
-
مراد
لغتنامه دهخدا
مراد. [ م ُ ](اِخ ) سلطان مراد اول ، از سلاطین عثمانی است . وی از 769 تا 791 هَ . ق . بر اناطولی و بالکان و ممالک عربی حکمرانی کرد. رجوع به سلسله های اسلامی ص 208 شود.