کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حوایا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حوایا
لغتنامه دهخدا
حوایا. [ ح َ ] (ع اِ) ج ِ حَویَّة، به معنی چرب روده و گردگی و چنبر. (ترجمان عادل ) (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). رجوع به حویة شود.
-
جستوجو در متن
-
مربض
لغتنامه دهخدا
مربض . [ م َ ب ِ / م َ ب َ ] (ع اِ) گردآمدنگاه چرب روده . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). الامعاء المتحویة. (متن اللغة). مجتمع حوایا در بطن . (از اقرب الموارد).
-
حویة
لغتنامه دهخدا
حویة. [ح َ وی ی َ ] (ع اِمص ) مؤنث حوی . (اقرب الموارد). گردگی هر چیزی . (منتهی الارب ). || چرب روده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (زمخشری ) (بحر الجواهر) (ترجمان عادل بن علی ). ج ، حوایا. || گلیم که گرداگرد کوهان شتر نهند. (منتهی الارب ) (اقرب...
-
چرب روده
لغتنامه دهخدا
چرب روده . [ چ َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) چرب رود. جهودانه . چرغند. روده ای که درون آنرا از چربی و پیه و گوشت پرکرده بپزند : عربی را که بود ساکن برجانب ری فتاد رای سفردید پیش دکانچه ٔ طباخ چرب روده ، نفیر زد گستاخ متعجب که : «یا عجم ماذاخذ فلوساً و اعطنی...