کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حمام تو آبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کلاته حمام
لغتنامه دهخدا
کلاته حمام . [ ک َ ت ِ ح َم ْ ما ] (اِخ ) دهی است ازدهستان نیگنان بخش بشرویه ٔ شهرستان فردوس ، محلی جلگه ای و گرم سیر است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
جام حمام
لغتنامه دهخدا
جام حمام . [ م ِ ح َم ْ ما ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) طاسی که بدان آب بر سر ریزند : چنان زآتش آن چهره گرم شد صحبت که ساغر از عرق باده جام حمام است . تأثیر (از آنندراج ).و محتمل است که جام حمام بمعنی شیشه های کوچکی که درسقف حمام برای روشنی نصب کنند، و...
-
سراب حمام
لغتنامه دهخدا
سراب حمام . [ س َ ح َ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان بالاگریوه ٔ بخش ملاوی شهرستان خرم آباد واقع در17 هزارگزی جنوب باختری ملاوی و 3 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم آباد به اندیمشک . هوای آنجا گرم و دارای 150 تن سکنه است . آب آنجا از سراب حمام تأمین می شود. م...
-
سنگ حمام
لغتنامه دهخدا
سنگ حمام . [ س َ گ ِ ح َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سنگی است که در دیگ حمام بهم میرسد چون در ابتدا بسرطان که علتی است مهلک ضماد کنند نافع باشد، و علاج سرطان رحم به این است و به عربی حجرالحمام گویند. (برهان ).
-
قلعه حمام
لغتنامه دهخدا
قلعه حمام . [ ق َ ع َ ح َم ْ ما ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین جام بخش تربت جام شهرستان مشهد، واقع در 20هزارگزی جنوب خاوری تربت جام و سر راه شوسه ٔ نظامی تربت جام به جنت آباد. موقع جغرافیایی آن جلگه ومعتدل است . سکنه ٔ آن 43 تن است . آب آن از قنات ...
-
قلعه حمام
لغتنامه دهخدا
قلعه حمام . [ ق َ ع َ ح َم ْ ما ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش جنت آباد شهرستان مشهد، در جنوب باختری صالح آباد واقع است . موقع دهستان کوهستانی و هوای آن معتدل است کلیه ٔ قراء این دهستان در شمال و جنوب شوسه ٔ مشهد و صالح آباد واقع است . این دهستان ...
-
ام حمام
لغتنامه دهخدا
ام حمام . [ اُم ْ م ِ ح ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان اهواز با 75 تن سکنه . آب آن از چاه و محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
چقا حمام
لغتنامه دهخدا
چقا حمام . [ چ َ ح َم ْ ما ] (اِخ ) نام تپه ای است در 19 هزارگزی شمال نفت شاه ، کنار راه شوسه ٔ نفت شاه به قصرشیرین که پاسگاه مرزبانی دارد و در زمستان قشلاق عده ای از طوایف قلخانی گورانی است . این محل آبش از رودخانه ٔ کنگاکش میباشد. (از فرهنگ جغرافیا...
-
خزانه ٔ حمام
لغتنامه دهخدا
خزانه ٔ حمام . [ خ ِ / خ َ ن َ / ن ِ ی ِ ح َم ْ ما ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )جایی از حمام که آب گرم در آن می باشد. (آنندراج ).
-
خزینه ٔ حمام
لغتنامه دهخدا
خزینه ٔ حمام . [ خ َ ن َ / ن ِ ی ِ ح َم ْ ما ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) آن آبگیر از حمام که در وی آب گرم باشد و گاه بر آبگیر آب سرد هم اطلاق کنند. (ناظم الاطباء).
-
حمام رفتن
لغتنامه دهخدا
حمام رفتن . [ ح َم ْ مارَ ت َ ] (مص مرکب ) رفتن به گرمابه . || درتداول عوام ، کنایه از مباشرت و آرمیدن مرد با زن .
-
حمام زنان
لغتنامه دهخدا
حمام زنان . [ ح َم ْ مام ِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مجازاً جای پرشور وغوغا. (از آنندراج ) (غیاث از مصطلحات ) : من و هنگامه ٔ بیهوده گفتاران معاذاﷲکه حمام زنان ز آواز پای مور شد گوشم .صائب (از آنندراج ).
-
حمام گرفتن
لغتنامه دهخدا
حمام گرفتن . [ ح َم ْ ما گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) (اصطلاح جدید، مأخوذ از زبان های خارجی ) حمام رفتن . استحمام کردن . بدن خود را شستشو دادن . (فرهنگ فارسی معین ).
-
حمام پائین
لغتنامه دهخدا
حمام پائین . [ ح َم ْ ما ] (اِخ ) دهی از دهستان یعقوب وند بخش الوار شهرستان خرم آباد. تپه ماهور و گرم سیری است . آب آن از چشمه ٔ حمام پائین و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان فرش و جاجیم بافی است . راه مالرو دارد....
-
حمام قلعه
لغتنامه دهخدا
حمام قلعه . [ ح َ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کبودگنبد بخش کلات شهرستان دره گز. سکنه ٔ آن 335 تن است . آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و کنجد. شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه آن مالرو است و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).