کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حفالة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حفالة
لغتنامه دهخدا
حفالة.[ ح ُ ل َ ] (ع اِ) سبوسه ٔ هر چیزی و فرومایه ٔ آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رذل از هر چیزی . اراذل مردم . (اقرب الموارد). || خرده ٔ کاه . (مهذب الاسماء). || آنچه رقیق باشد از دردی روغن و سرشیر. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
حثارة
لغتنامه دهخدا
حثارة. [ ح ُ رَ ] (ع اِ) کاه ریزه . (منتهی الارب ). خرده ٔ کاه .(مهذب الاسماء). حثاله . حفاله . (نشؤ اللغة ص 123).