کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حفا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حفا
لغتنامه دهخدا
حفا. [ ح َ ] (ع اِ) پیزر. بردی . تک . دوخ . لوخ . پاپیروس پاپورس . و صاحب منتهی الارب گوید: حفا؛ گیاه بردی که در فارسی تک گویند یا بردی سبز که هنوز از بیخ برکنده نباشند و یا بیخ بردی سپید که آنرا خورند. (منتهی الارب ). ریشه ٔ سفید بردی . بیخ دوخ . ||...
-
واژههای همآوا
-
هفا
لغتنامه دهخدا
هفا. [ هََ ] (ع اِ) باران که باری بارد و باری ایستد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
حف ء
لغتنامه دهخدا
حف ء. [ ح َ ] (ع مص ) از بن برکندن و بر زمین انداختن . حفاه حفاً. (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
پابرهنگی
لغتنامه دهخدا
پابرهنگی . [ ب ِ رَن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) حفوه . حفاوت . حفا. بی کفشی .
-
حف ء
لغتنامه دهخدا
حف ء. [ ح َ ] (ع مص ) از بن برکندن و بر زمین انداختن . حفاه حفاً. (اقرب الموارد).
-
پاپیروس
لغتنامه دهخدا
پاپیروس . (لاتینی ، اِ) بَردی . پیزُر. لُخ . اَباء. حفا. تک . جگَن . چغ (در مازندران ). پاپورس (یونانی ). ورق پوست گیاه پاپیروس که در قدیم چون کاغذ بکار بود. || کتاب خطی بر ورق پوست این گیاه نوشته .
-
پیزر
لغتنامه دهخدا
پیزر. [ زُ ] (اِ) پاپی روس . دُخ . دوخ . حلفاء. فیلکون . فافیر. بردی . بابورس . حفا. تک . لخ . اباء. برس . لوخ . نوعی جگن که در آب روید. کاغذ معروف به قرطاس مصری یا طومار مصری که یونانیان پاپورس می نامیدند از این گیاه کنند و پاپیروس بمعنی سیگارت (روس...
-
دخ
لغتنامه دهخدا
دخ . [ دُ ] (اِ) مخفف دختر است . (جهانگیری ) (برهان ). به معنی دخت است که مخفف دختر باشد. (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) : در چمن دلبری سروقدی ماهرخ چون تو ندیده ست کس هیچ پریچهره دخ . شهاب الدین عبداﷲ (از جهانگیری ). || گیاهی باشد که از میان ...
-
لوخ
لغتنامه دهخدا
لوخ . (اِ) بَردی . پیزر. دُوخ . حفا. پاپیروس (لاتینی ). پاپورس (یونانی ). لغت محلی گناباد و به معنی دوخ است که به عربی اَسَل و لَمض و غَریف گویند. گیاهی است که بر کناره ٔ آبها روید و بوریا از آن بافند. (غیاث ). گیاهی است که در آب روید و از آن حصیر با...