کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حضحض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حضحض
لغتنامه دهخدا
حضحض . [ ح ُ ح ُ ] (ع اِ) گیاهی است . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
هزهز
لغتنامه دهخدا
هزهز. [ هَُ زَ هَِ ] (ع ص ) آب بسیار و روان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || صاف از آب و شمشیر: ماء هزهز و سیف هزهز؛ صاف . (از اقرب الموارد).
-
هزهز
لغتنامه دهخدا
هزهز. [ هَُ هَُ ] (ع ص ) آب بسیار و روان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || بئر هزهز؛ چاه دورتک . (منتهی الارب ). چاه عمیق . (از اقرب الموارد). || نهر هزهز؛ جوی جنبان . (منتهی الارب ). که موج زند از صافی . (از اقرب الموارد).