کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حشفیفل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حشفیفل
لغتنامه دهخدا
حشفیفل . [ ح َ ف ِ ] (ع اِ) ششقافل . شقاقل .و آن گزر بری و زردک بیابانی است . گویند اگر زن آبستن بخود برگیرد بچه افکند و هشفیفل با هاء هوز نیز آمده است . و در فرهنگ دزی ج 1 ص 291 حشقیقل آمده است .
-
واژههای همآوا
-
هشفیفل
لغتنامه دهخدا
هشفیفل . [ هََ فی ف ُ ] (اِ) اشقاقل . (فهرست مخزن الادویة). زردک صحرایی را گویند که شقاقل باشد. قوت باه دهد و شیر زنان را زیاد کند. (برهان ). شقاقل است . (فهرست مخزن الادویة). محتمل است که هشقیقل باشد با دو قاف به جای دو فاء که در آن صورت تلفظ لهجه ا...
-
جستوجو در متن
-
حشقیقل
لغتنامه دهخدا
حشقیقل . [ ح َق َ ] (ع اِ) لغتی از حشفیفل . رجوع به حشفیفل شود.
-
حشیشة
لغتنامه دهخدا
حشیشة. [ ح َ ش َ ] (ع اِمرکب ) گیاه . یک لاغ گیاه یا گیاه خشک . یکی حشیش . || اسم اصطلاحی قنب . || حشیش الاودیة. || اسم اصطلاحی حشفیفل یعنی شقاقل است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). || قنب الهندی . (ابن البیطار). کانابیس اندیکا. قلقشندی گوید: قاضی حسین داد و...
-
ششقاقل
لغتنامه دهخدا
ششقاقل . [ش َ / ش ِ ق ُ / ق ِ ] (معرب ، اِ) ریشه ٔ یکنوع درختی هندی . شقاقل و گزر صحرایی . (ناظم الاطباء). دارویی است .(مهذب الاسماء). زردک ریگی است و آن بیخی است پرگره با لزوجیت و اندک شیرینی ، پرورده ٔ آن ملین طبع و مهیج باه ، قاطع بلغم ، مقوی کمر،...
-
شقاقل
لغتنامه دهخدا
شقاقل . [ ش َ ق ُ ] (اِ) گزر صحرایی و هشفیفل . (ناظم الاطباء). اشقاقل . شقیقل . هشقیقل . ششقاقل . گزر بری . ریشه ٔ گزر بری . (فرهنگ فارسی معین ). زردک صحراییست و بهترین آن سطبر و سنگین و به زردی مایل باشد، اگر زن به خود گیرد بچه بیندازد و آنرا جزر اق...