کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حسان بن ثابت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حسان بن ثابت
لغتنامه دهخدا
حسان بن ثابت . [ حَس ْ سا ن ِ ن ِ ب ِ ] (اِخ ) ابن المنذربن حرام بن عمروبن زیدبن مناةبن عدی بن عمروبن مالک بن النجار الانصاری الخزرجی ثم النجاری . مادرش فُرَیعَة دختر خالدبن حبیش بن نوذان بن عبدودبن زیدبن ثعلبه بن الخزرج بن کعب بن ساعد خزرجیه است . و...
-
واژههای مشابه
-
ارض حسان
لغتنامه دهخدا
ارض حسان . [ اَ ض ُ ح َس ْ سا ](اِخ ) دهی است نزدیک مکه و آن را حسان نیز گویند.
-
ام حسان
لغتنامه دهخدا
ام حسان . [ اُم ْ م ِ ح ِ ] (اِخ ) یکی از زنان مشهور بزهدو تقوی و با سفیان ثوری صحبت داشته است . رجوع به صفة الصفوة ج 3 ص 115 و قاموس اعلام ترکی ج 2 ص 1034 شود.
-
ام حسان
لغتنامه دهخدا
ام حسان . [ اُم ْ م ِ ح ِ ] (ع اِ مرکب ) حیوان کوچکی است به اندازه کف دست . (از المرصع).
-
حسان زیادی
لغتنامه دهخدا
حسان زیادی .[ ح َس ْ سا ن ِ ] (اِخ ) رجوع به ابوحسان زیادی شود.
-
حسان عجم
لغتنامه دهخدا
حسان عجم . [ ح َس ْ سا ن ِ ع َ ج َ ] (اِخ ) لقب خاقانی است . رجوع به حسان العجم شود.
-
حسان نبطی
لغتنامه دهخدا
حسان نبطی . [ ح َس ْ سا ن ِ ن َ ب َ ] (اِخ ) یکی از کتّاب ومحاسبان دیوان عراق است که ذمی بود و با محمد منتشربن اخی مسروق کار میکرد، پس هشام خلیفه ٔ اموی دستور داد، در کار دیوان از ذمیان استفاده نکنند، پس حسان مجبور شد و به دست محمد منتشر مسلمان گردید...
-
حسان بک
لغتنامه دهخدا
حسان بک . [ ح َس ْ سا ب َ ] (اِخ ) محمد. از شاعران متأخر عثمانی و پسر رجائی زاده سلیمان هادی افندی است . وفات او1152 هَ . ق . بود. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
ابن ابی حسان وراق
لغتنامه دهخدا
ابن ابی حسان وراق . [ اِ ن ُ اَ ح َس ْ سا ن ِ وَرْ را ] (اِخ ) او کتابت مصحف نیز میکرده است در نیمه ٔ اول قرن چهارم هجری . (ابن الندیم ).
-
جستوجو در متن
-
ابویعلی
لغتنامه دهخدا
ابویعلی . [ اَ بو ی َ ؟ ] (اِخ ) شدادبن اوس بن ثابت بن المنذر. صحابی انصاری است . برادر حسان بن ثابت .
-
ابوحسام
لغتنامه دهخدا
ابوحسام . [ اَح ُ ] (اِخ ) کنیت حسان بن ثابت انصاری ، شاعر رسول صلوات اﷲعلیه ، و بعضی کنیت او را ابوالولید و برخی ابوعبدالرحمن گفته اند. رجوع به حسان بن ثابت انصاری شود.
-
شداد
لغتنامه دهخدا
شداد. [ش َدْ دا ] (اِخ ) ابویعلی شدادبن اوس بن ثابت . صحابی است انصاری . پسر برادر حسان بن ثابت . (منتهی الارب ).
-
ذوالاکلة
لغتنامه دهخدا
ذوالاکلة. [ ذُل ْ اُ ل َ ] (اِخ ) لقب حسان بن ثابت است .