کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حزابة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حزابة
لغتنامه دهخدا
حزابة. [ ح ِ ب َ ] (ع مص ) دزدی کردن . (تاج المصادر بیهقی ).
-
حزابة
لغتنامه دهخدا
حزابة. [ ح ُ ب َ ] (اِخ ) ابن نعیم بن عمروبن مالک بن ضیب ضبابی . در سال تبوک اسلام آورد. یکی از نوادگانش از پدرانش از او روایت دارد که «لاخطة لاحد علی احد فی دارالعرب الا علی نخل ثابت او عین جاریة او بئر معمورة...» و حدیث دیگر نیز دارد. (الاصابه قسم ...
-
حزابة
لغتنامه دهخدا
حزابة. [ ح ُ ب َ ] (اِخ ) سلمی ، مکنی به ابوقطن . یحیی بن سعید در مغازی از او یادکرده است که در وفد بنی سلیم بود و شعری از عباس بن مرداس درباره ٔ او آورده است . (الاصابة قسم 1 ج 2 ص 6).
-
حزابة
لغتنامه دهخدا
حزابة. [ ح ُ ب َ ] (ع اِ) اسم است از حِزب .رجوع به ابوحزابه شود. و این کلمه در التاج (ص 201) بصورت «ابن حزابه » آمده و در حاشیه تصحیح شده است .
-
حزابة
لغتنامه دهخدا
حزابة. [ ح ُ ب َ ] (ع مص ) رسیدن کاری به کسی که او را [سخت ] اندوهناک کند. (منتهی الارب ). کاری رسیدن . (تاج المصادر بیهقی ).
-
واژههای همآوا
-
هذابة
لغتنامه دهخدا
هذابة. [ هََ ب َ ] (ع مص ) شتافتن مردم و جز آن . (منتهی الارب ). شتافتن مردم . || بسیار شدن سر و صدای قوم . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
ثواب
لغتنامه دهخدا
ثواب . [ ث َوْ وا ] (اِخ ) ابن حزابة. نام او در کتب آمده است . (منتهی الارب ). و همچنین نام پسرش قتیبة. (تاج العروس ).
-
حزب
لغتنامه دهخدا
حزب . [ ح َ ] (ع مص ) رسیدن چیزی به کسی . رسیدن کار سخت که اندوهناک گرداند. (از منتهی الارب ). کاری رسیدن . (تاج المصادر بیهقی ). دشوار شدن چیزی بر کسی و فشردن او را. سخت شدن . حزابة.