کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حزاءة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حزاءة
لغتنامه دهخدا
حزاءة. [ ح َ ءَ ] (ع اِ) یکی حزا.
-
واژههای همآوا
-
هزاءة
لغتنامه دهخدا
هزاءة. [ هَُ ءَ ] (ع ص ) آنکه بر مردم فسوس و خنده کند. || آنکه بر وی فسوس و ریشخند کنند. (منتهی الارب ). که از آن بخندند. (اقرب الموارد).
-
هزاءة
لغتنامه دهخدا
هزاءة. [ هَُ زَ ءَ ] (ع ص ) که به مردم فسوس و خنده کند. (از اقرب الموارد).
-
هذاءة
لغتنامه دهخدا
هذاءة. [ هََ ءَ ] (ع اِ) بیل آهنی . (منتهی الارب ). المسحاة.(اقرب الموارد). || کلند. (منتهی الارب ).
-
هذاءة
لغتنامه دهخدا
هذاءة. [ هََ ذْ ذا ءَ ] (ع ص ) بیهوده گوی : رجل هذاءة؛ مرد بسیار بیهوده گوی از بیماری یا خواب . (منتهی الارب ). هذاء. (اقرب الموارد). رجوع به هذاء شود.
-
جستوجو در متن
-
حزا
لغتنامه دهخدا
حزا. [ ح َ ] (ع اِ) حَزاء. نباتیست . حَزاة و حزاءَة، یکی آن .