کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حریره ارد ذرت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حریرة
لغتنامه دهخدا
حریرة. [ ح ُ رَ رَ ] (اِخ ) (یوم ...) یکی از أیام عرب . چهارمین مرحله ٔ حرب الفجار است که در حریرة نزدیک عکاظ رخ داد. و خداش بن زهیر درباره ٔ آن گوید : و قد بلوکم فابلوکم بلائهم یوم الحریرة ضرباً غیر تکذیب .(مجمع الامثال میدانی ) (معجم البلدان ).
-
حریرة
لغتنامه دهخدا
حریرة. [ ح ُ رَ رَ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک نخله ، میان ابواء و مکه که چهارمین جنگ از حرب الفجار آنجا رخ داد و نام آن واقعه یوم الحریرة است . (معجم البلدان ).
-
حریره ٔ بادام
لغتنامه دهخدا
حریره ٔ بادام . [ ح َ رَ / رِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حریره ای که در آن بجای آرد، شیره ٔ بادام را بکار برند.