کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حرم آباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حرم آباد
لغتنامه دهخدا
حرم آباد. [ ح َ رَ ] (اِ مرکب ) آنجا که امنیت و آسایش برقرار است . و کنایت از خانه ٔ کعبه است : خرم دلی که در حرم آباد امن عیش حق را به خوان لطف و کرم میهمان شود. سعدی .رجوع به آبادشود.
-
حرم آباد
لغتنامه دهخدا
حرم آباد. [ ح َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سامن شهرستان ملایر، در پنج هزارگزی باختر شهر ملایر در کنار راه جنوبی ملایر به بروجرد. جلگه و معتدل است . 1056 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ حرم آباد و محصولات آن غلات و صیفی و صنایع دستی زنان قالی بافی...
-
واژههای مشابه
-
صید حرم
لغتنامه دهخدا
صید حرم . [ ص َ / ص ِ دِ ح َ رَ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) وحشی که در سرزمین حرم باشد کشتن و شکار کردن آن حرام است و اطلاق حرم بر زمین حوالی مکه ٔ معظمه کنند به این حدود اربعه : بطرف مشرق از مکه تا شش کروه و بجانب شمال دوازده کروه و بسمت مغرب هیجده کر...
-
اشهر حرم
لغتنامه دهخدا
اشهر حرم . [ اَ هَُ رِ ح ُ رُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اشهر حرام و شرایعالاسلام ص 52 شود.
-
بیت حرم
لغتنامه دهخدا
بیت حرم .[ ب َ / ب ِ ت ِ ح َ رَ ] (اِخ ) بیت الحرام : تات ز هستی هنوز یاد بود کفر و دین بتکده را شرط نیست بیت حرم همنشین . خاقانی .چند رصدگاه پیل بر ره دل داشتن چند قدمگاه پیل بیت حرم ساختن . خاقانی .رجوع به بیت الحرام و کعبه شود.
-
حرم گرفتن
لغتنامه دهخدا
حرم گرفتن . [ ح َ رَ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) احرام . (تاج المصادر بیهقی ).
-
حرم ا
لغتنامه دهخدا
حرم ا. [ ح َ رَمُل ْ لاه ] (اِخ ) مکه . کعبه . رجوع به ام القری شود.
-
حرم الرسول
لغتنامه دهخدا
حرم الرسول . [ ح َ رَ مُرْ رَ ] (اِخ ) مدینه ٔ منورة.
-
جستوجو در متن
-
واقفی عراقی
لغتنامه دهخدا
واقفی عراقی . [ ق ِ ی ِ ع ِ ] (اِخ ) شاه قاسم بدلا از سادات بزرگ عراق و مولدش طیب آباد است واز غایت طهارت احتیاج تعریف ندارد. پیش از این به دو سال حج به فرموده به طواف حرمین شریفین مشرف گشت بعد از معاودت تخلص واقفی میفرمود این بیت از اوست :سگ کوی تو ...
-
خدیجه خاتون
لغتنامه دهخدا
خدیجه خاتون . [ خ َ ج َ ] (اِخ ) (= خاتون آباد) دهی است جزء دهستان اراضی نیزار بخش حرم شهرستان قم . واقع در 30هزارگزی جنوب باختری قم و چهارهزارگزی باختر راه شوسه ٔ قم به اصفهان . این ناحیه در جلگه ٔ کناررود واقع و آب و هوایش معتدل و دارای 383 تن سکنه...
-
صدرنشین
لغتنامه دهخدا
صدرنشین . [ ص َ ن ِ ] (نف مرکب ) بالانشیننده . مقدم نشیننده . آنکه رتبت او در جلوس بالا دست همه است . آنکه بالا دست همه می نشیند : ای صدرنشین هر دو عالم محراب زمین و آسمان هم . نظامی .در نفس آباد دم نیم سوزصدرنشین گشته شه نیمروز. نظامی .بود که صدرنشی...
-
رشید تبریزی
لغتنامه دهخدا
رشید تبریزی . [ رَ دِ ت َ ] (اِخ ) از تبریزیان عباس آباد اصفهان است . در زرگری و میناکاری بی نظیر و در شعر نیز به اعتقاد خود بی قرین بود. رشید به هندوستان سفری کرد و به اعتبار صنعتش در نزد پادشاهان اعتبار داشت . رشید پیش از سال 1081 هَ . ق . درگذشت ....
-
سرای
لغتنامه دهخدا
سرای . [ س َ ] (اِ) سَرا. خانه که به عربی بیت خوانند. (برهان ). خانه . (آنندراج ) (رشیدی ). دار. (منتهی الارب ) (دهار) (المنجد). منزل . (منتهی الارب ) : دور ماند از سرای خویش و تبارنه سری ساخت بر سر کهسار. رودکی .سرائی است بر کنار مسجد مکه که آن را د...