کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حرمازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حرمازی
لغتنامه دهخدا
حرمازی . [ ] (اِخ ) حسن بن علی اعرابی بدوی راویة، مکنی به ابی علی . او به بصره آمد و در آنجا اقامت گزید. از اوست : کتاب خلق الانسان . (ابن الندیم ). و در جای دیگر ابن الندیم در تحت کلمه ٔ حرمازی مطلق گوید: او را پنجاه ورقه شعر است . و ظاهراً این شاعر...
-
حرمازی
لغتنامه دهخدا
حرمازی . [ ] (اِخ ) سمعانی گوید: هذه النسبة الی ... و هو ابوذروة الحرمازی . یعد فی الصحابة. ذکره ابوبشر الدولابی فی کتاب الاسماء و الکنی .
-
واژههای مشابه
-
حسن حرمازی
لغتنامه دهخدا
حسن حرمازی . [ ح َ س َ ن ِ ح ِ ] (اِخ ) رجوع به حسن بن علی حرمازی شود.
-
جستوجو در متن
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ](اِخ ) حرمازی . رجوع به حرمازی ابوعلی حسن ... شود.
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن بن علی حرمازی . رجوع به حسن ... شود.
-
روح
لغتنامه دهخدا
روح . (اِخ ) ابن فرج حرمازی ، مکنی به ابوحاتم . محدث است . محمدبن قاسم از او روایت دارد. رجوع به الموشح ص 116 و 177 شود.
-
حسن
لغتنامه دهخدا
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن علی حرمازی ابوعلی . از موالی و بستگان بنی هاشم و از آل سلیمان بن علی بن عبداﷲبن عباس است و از آن روی وی را به حرماز نسبت دادند که روزگاری در بصره میان بنی حرماز منزل داشت و حرماز لقب است و نام پدر این قبیله حارث بن مالک ب...
-
رهابة
لغتنامه دهخدا
رهابة. [ رَ ب َ ] (ع اِ) رُهابَة. رَهّابَة. رُهّابَة. استخوان دامن سینه که استخوان خنجری گویند. (ناظم الاطباء). استخوان دامن سینه . (از صراح اللغة) (از آنندراج ). غضروفی چون استخوان زیر سینه مشرف به شکم آویخته . (از ترجمه ٔ قاموس ). رُهابة. حرمازی ها...