کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حذافیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حذافیر
لغتنامه دهخدا
حذافیر. [ ح َ ] (ع اِ) ج ِ حُذفور و حِذفار. مردمان آماده ٔ جنگ . (منتهی الارب ). || سرها. کناره های چیزی . کنارهای چیزی . نواحی . جمله . تمامی . گرفتن بحذافیر چیزی را؛ بالتمام یا به جوانب یا به اعالی آن .- بحذافیره ، بحذافیرها ؛ بجمله . بالتمام . بأ...
-
جستوجو در متن
-
حذامیر
لغتنامه دهخدا
حذامیر. [ ح َ ] (ع اِ) حذافیر. اخذ بحذامیر؛ گرفتن تمام چیزی را و نگذاشتن از آن چیزی را. (منتهی الارب ).
-
حزامیر
لغتنامه دهخدا
حزامیر. [ ح َ ] (ع اِ) ج ِ حذمور: اخذه بحزامیره ؛ گرفت تمام آن را. (منتهی الارب ). رجوع به حذافیر شود.
-
حذفور
لغتنامه دهخدا
حذفور. [ ح ُ ] (ع اِ) کرانه . || سوی . || شریف . || جماعت کثیرة. ج ، حذافیر. || اخذ بحذفور چیزی را؛ اخذ تمام آن . (منتهی الارب ). رجوع به حذفار شود.
-
حذفار
لغتنامه دهخدا
حذفار. [ ح ِ ] (ع اِ) سوی . || کرانه . || اخذ بحذفار چیزی را؛ گرفتن تمام آنرا. ج ، حذافیر. (منتهی الارب ). || در بعض لغت نامه ها به معنی حذفور یعنی شریف آمده است . رجوع به حذفور شود.