کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حثمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حثمة
لغتنامه دهخدا
حثمة. [ ح َ م َ ] (اِخ ) جائی است به مکة قرب الجزورة من دارالأرقم . و برخی گفته اند: حثمة سنگهائی است در ربع عمربن الخطاب (رض ) به مکة. و در حدیث است که گفت : انی اولی بالشهادة و ان الذی أجنی من الحثمة لقادر علی ان یسوقها الی ... مهاجربن عبداﷲ مخزو...
-
حثمة
لغتنامه دهخدا
حثمة. [ ح َ م َ / ح َ ث َ م َ ] (ع اِ) الاکمة الحمراء. و قال الازهری الاکمة و لم یذکر الحمراء قال و یجوز تسکین الثاء. (معجم البلدان ). پشته ٔ خرد سرخ یا سیاه از سنگها. || هَرِ بینی . || ارنبه ٔ بینی . پره ٔ بینی . || اسب کره ٔ کوچک . ج ، حثام . (منته...
-
حثمة
لغتنامه دهخدا
حثمة. [ ح ُ م َ ](ع اِ) جای فروریختن آب نزدیک سدّ. (منتهی الارب ).
-
حثمة
لغتنامه دهخدا
حثمة. [ح َ م َ ] (اِخ ) رجوع به ابوحثمة و منتهی الارب شود.
-
حثمة
لغتنامه دهخدا
حثمة. [ح َ م َ ] (اِخ ) نام زنی است از عرب . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
حثام
لغتنامه دهخدا
حثام . [ ح ِ ] (ع اِ) ج ِ حَثَمَة. حَثْمَة.
-
حتمة
لغتنامه دهخدا
حتمة. [ ح َ م َ ] (اِخ ) صخره هائی مشرف به ربع عمربن خطاب در مکه وبعضی حثمه با ثاء مثلثه گفته اند. (معجم البلدان ).