کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حافة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حافة
لغتنامه دهخدا
حافة. [ ف َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ حائف ، بمعنی ستمگر. || (اِخ ) نام موضعی است . (منتهی الارب ).
-
حافة
لغتنامه دهخدا
حافة. [ ف َ ] (ع اِ) کنار چیزی . کناره ٔ رود. ج ، حافات . (مهذب الاسماء). || حاجت . || سختی . شدّت . || گاو خرمن کوبی که بر کناره باشد و نسبت به گاوان همراه خود زیاده تر گردش دارد. (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
هافة
لغتنامه دهخدا
هافة. [ ف َ ] (ع ص ) ماده شتر زودتشنه شونده . (ناظم الاطباء). الناقة تعطش سریعاً. (قطر المحیط).
-
جستوجو در متن
-
حافات
لغتنامه دهخدا
حافات . (ع اِ) ج ِ حافة. کناره های رود. (مهذب الاسماء). || اطراف و جوانب . || حاجات .
-
حافتان
لغتنامه دهخدا
حافتان . [ ف َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ حافة: حافتا الوادی ؛ دو کرانه ٔ وادی . (منتهی الارب ).
-
حائف
لغتنامه دهخدا
حائف . [ ءِ ] (ع ص ) ستمگر. جائر. || مائل از راستی . ج ، حافه ، حُیّف . (ناظم الاطباء).
-
تحویف
لغتنامه دهخدا
تحویف . [ ت َح ْ ] (ع مص ) گردانیدن چیزی را بر کناره . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بر حافة [ گاو خرمن کوبی که بر کناره باشد ] قراردادن چیزی را. (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد). || تحویف وسمی مکان را؛ گرد گرفتن علف وسمی جای را. (منتهی الارب ) (نا...
-
حوف
لغتنامه دهخدا
حوف . [ ح َ ] (ع اِ) ازارمانندی از پوست که زنان حائض و کودکان پوشند. (منتهی الارب ). رهط. (اقرب الموارد). آن پوست که زنان درپوشند چون حایض باشند. (مهذب الاسماء). || تسمه های ادیم که در آن مهره تعبیه کرده دختران را پوشانند بالای جامه یا شاماکچه از ادی...