کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حاصم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حاصم
لغتنامه دهخدا
حاصم . [ ص ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حصم .
-
واژههای همآوا
-
حاسم
لغتنامه دهخدا
حاسم . [ س ِ ] (اِخ ) موضعی است در بادیه . (معجم البلدان ) (منتهی الارب ).
-
حاسم
لغتنامه دهخدا
حاسم . [ س ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حَسم . بُرنده . قاطع. || سخن جازم . کلام قاطع.
-
حاثم
لغتنامه دهخدا
حاثم . [ ث ِ ] (اِخ )ابن مرید. رجوع به جاثم بن مرید با جیم معجمه شود.