کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حارّه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حاره
لغتنامه دهخدا
حاره . [ رَ ] (اِخ ) موضعی است . (معجم البلدان ).
-
حاره
لغتنامه دهخدا
حاره . [ رَ ] (ع اِ) کلاته . (نصاب ) (مهذب الاسماء). || ده خرد. (مهذب الاسماء). ده خرد و آنکه خانه های آن یکجاباشد. || چهار دیوار. || محله .(به اصطلاح دمشقیان ). || محله ای که خانه های آن نزدیک یکدیگر باشد. (یاقوت به نقل از ازهری ). || کشت زار. (غیاث...
-
حارة
لغتنامه دهخدا
حارة. [ رْرَ ] (ع ص ) نعت فاعلی ، تأنیث حارّ. || (اِ) خردل فارسی . || (ص ) ادویه ٔ حارّه ؛ دواهای گرم مزاج و غالباً از ادویه ٔ حارّ؛ ابازیر اراده کنند. || امراض حارة؛ بیماریهای گرم . || بلاد حارة؛ ممالک گرمسیر. || منطقه ٔ حاره ٔ؛ منطقه ٔ گرم .
-
واژههای همآوا
-
هاره
لغتنامه دهخدا
هاره . [ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان امیری بخش لاریجان شهرستان آمل ، واقع در 18 هزارگزی شمال خاوری رینه . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر. دارای 150 تن سکنه میباشد که مازندرانی و فارسی زبانند. از چشمه مشروب میشود. محصولش غلات ، لبنیات و گردو است . ا...
-
حاره
لغتنامه دهخدا
حاره . [ رَ ] (اِخ ) موضعی است . (معجم البلدان ).
-
حاره
لغتنامه دهخدا
حاره . [ رَ ] (ع اِ) کلاته . (نصاب ) (مهذب الاسماء). || ده خرد. (مهذب الاسماء). ده خرد و آنکه خانه های آن یکجاباشد. || چهار دیوار. || محله .(به اصطلاح دمشقیان ). || محله ای که خانه های آن نزدیک یکدیگر باشد. (یاقوت به نقل از ازهری ). || کشت زار. (غیاث...
-
جستوجو در متن
-
گابن
لغتنامه دهخدا
گابن . [ ب ُ ] (اِخ ) شطی در منطقه ٔ حاره ٔ افریقا که به اقیانوس اطلس ریزد.
-
حارات
لغتنامه دهخدا
حارات . (ع اِ) ج ِ حارة. کلاته ها و ده های خرد که خانه های آنها یکجا باشد.
-
ساکستم
لغتنامه دهخدا
ساکستم . [ ک ُ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از پستانداران جونده ٔ مخصوص مناطق حاره ٔ استوایی افریقاست .
-
تاپیر
لغتنامه دهخدا
تاپیر. (فرانسوی ، اِ) نوعی از پستانداران سم دار (ذوحافر) که در مناطق حاره ٔ امریکا و آسیا زندگی می کند. پوزه اش مانند خرطوم آویخته است .
-
ارتگنات
لغتنامه دهخدا
ارتگنات . [ اُ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از حشرات قاب بال از خانواده ٔ کورکولیُنیدِه که در منطقه ٔ حاره ٔ آمریکا یافت شود.
-
پانگلن
لغتنامه دهخدا
پانگلن . [ گ ُ ل َ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی حیوان پستاندار بی ثنایا در منطقه ٔ حارّه ٔ افریقا که پوست آن از نوعی فلس پوشیده است .
-
گردتاج
لغتنامه دهخدا
گردتاج . [ گ َ ] (اِ مرکب ) گردانیده ٔ کباب که مرغ یا گوشت گوسپند و دیگر حیوانات در آب بجوشانند و میانش به ادویه ٔ حاره برگردانیده کباب کنند. (الفاظ الادویه ).