کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جیک زیدَن ز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جیک جیک
لغتنامه دهخدا
جیک جیک . (اِ صوت ) آواز مرغان را گویند. (از آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). آواز اقسام جانوران و مرغان باشد. (برهان ) : چیست این باغ نزد پررشکان جز مگر جیک جیک گنجشکان ؟ سنائی .|| سخنی که فهمیده نشود. کلام غیرفصیح . (فرهنگ فارسی معین ).
-
هسته جیک
لغتنامه دهخدا
هسته جیک . [ هََ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان خوی . آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و سکنه ٔ آن 160 تن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
جیک زدن
لغتنامه دهخدا
جیک زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ، لب بسخن گشودن : جیک نزن وگرنه ترا خواهم کشت .
-
تپه جیک
لغتنامه دهخدا
تپه جیک . [ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان طاغنکوه است که در بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور و در سی هزارگزی شمال باختری فدیشه واقعاست . کوهستانی و معتدل است و 196 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (ا...
-
پیه جیک
لغتنامه دهخدا
پیه جیک . [ ی َ جی ] (اِخ ) دهی از دهستان اواوغلی بخش حومه ٔ شهرستان خوی . واقع در هفت هزارگزی شمال خاوری خوی و چهار هزار و پانصد گزی باختر شوسه ٔ خوی به جلفا. جلگه ، معتدل مالاریائی ، دارای 553 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ قودوخ بوغان و قطور، محصول ...
-
پیه جیک
لغتنامه دهخدا
پیه جیک . [ ی َ جی ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش سلدوز شهرستان ارومیه . واقع در ده هزارگزی شمال باختری نقده و 4 هزارگزی جنوب شوسه ٔ اشنویه به نقده . جلگه . معتدل . مالاریائی . دارای 59 تن سکنه . آب آن از رود گذار، محصول آنجا غلات و توتون و چغندر ...
-
پیه جیک
لغتنامه دهخدا
پیه جیک . [ ی َ جی ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش شاهپور شهرستان خوی . واقع در پنجهزار و پانصد گزی خاور شاهپور و دو هزار و پانصد گزی شمال شوسه ٔ شاهپور به ارومیه . جلگه ، معتدل ، مالاریائی ، دارای 150 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ زولا، محصول آنجا ...
-
پیه جیک
لغتنامه دهخدا
پیه جیک . [ ی َ جی ] (اِخ ) دهی از دهستان کره سنی بخش شاهپور شهرستان خوی . واقع در 23 هزارگزی شمال باختری شاهپور و دو هزارگزی شمال راه ارابه رو چهار ستون . دره . معتدل . دارای 62 تن سکنه . آب آن از دره ٔ قره قای ، محصول آنجا غلات ،شغل اهالی آنجا زراع...
-
دره جیک
لغتنامه دهخدا
دره جیک . [ دَرْ رَ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان منجوان بخش خدا آفرین شهرستان تبریز. واقع در 12هزارگزی جنوب خداآفرین و 22هزارگزی راه شوسه اهر - کلیبر. آب آن از رودخانه ٔ محلی و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
قیه جیک
لغتنامه دهخدا
قیه جیک . [ ی َ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان مزدقانچای بخش نوبران شهرستان ساوه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
بچه جیک
لغتنامه دهخدا
بچه جیک . [ ب َ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش صومای ارومیه . سکنه ٔ آن 231 تن ، آب از چشمه ، محصول آن غلات و توتون . شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
باغچه جیک
لغتنامه دهخدا
باغچه جیک . [ چ َ / چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سلماس شهرستان خوی که در 6 هزارگزی جنوب خاوری سلماس و 15 هزارگزی شمال شوسه ٔ سلماس به ارومیه در جلگه واقع است . ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و 180 تن سکنه و آب آن از رودخانه ٔزولا تأ...
-
جگن به به جیک
لغتنامه دهخدا
جگن به به جیک . [ ج َگ َ ب َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان به به جیک بخش سیه چشمه ٔ شهرستان ماکو واقع در 31هزارگزی شمال خاوری سیه چشمه و 7هزارگزی شمال خاوری ارابه رو محمدصالح . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر سالم است . سکنه ٔ آن 115 تن . آب آن ...
-
جیک و بک
لغتنامه دهخدا
جیک و بک . [ ک ُ ب ُ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) دو روی قاب در بازی قاب .- جیک و بکشان یکی بودن ؛ تعبیر مثلی است ، یعنی به اسرار و رازهای یکدیگر آشنا بودن .(یادداشت مرحوم دهخدا).