کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جیض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جیض
لغتنامه دهخدا
جیض . [ ج َ ] (ع مص )برگشتن و میل کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
جیض
لغتنامه دهخدا
جیض . [ جی ی َ ] (ع اِ) نوعی از رفتار تکبر. (منتهی الارب ). رفتاری که در آن تکبر بود. (از اقرب الموارد).
-
جیض
لغتنامه دهخدا
جیض . [ ی َض ض ] (ع ص ) رونده بتکبر و گرانباری . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
جیز
لغتنامه دهخدا
جیز. (اِ صوت ) در تداول عوام ، کلمه ای که بدان کودکان رااز نزدیک شدن به آتش ترسانند. آتش در زبان اطفال .- جیز شدن ؛ سوختن در زبان اطفال .- جیز کردن ؛ سوزاندن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
جیز
لغتنامه دهخدا
جیز. (ع اِ) ج ِ جیزة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به جیزة شود. || قبر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || کرانه ٔ وادی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
جیز
لغتنامه دهخدا
جیز. [ ی َ ] (ع اِ) ج ِ جیزة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به جیزة شود.
-
جستوجو در متن
-
جیص
لغتنامه دهخدا
جیص . [ ج َ ] (ع مص ) میل کردن و عدول نمودن . (ذیل اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به جَیض شود.
-
جیضی
لغتنامه دهخدا
جیضی . [ ی َض ْ ضا ] (ع اِ)نوعی از رفتار تکبر. (منتهی الارب ). رفتاری که در آن تکبر بود. (از اقرب الموارد). رجوع به جیَض ّ شود.
-
برگشتن
لغتنامه دهخدا
برگشتن . [ ب َ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) برگردیدن . رجعت کردن . (ناظم الاطباء). مقابل رفتن . (فرهنگ فارسی معین ). بازگشتن . واگشتن . مراجعت کردن . عودت کردن . عود کردن . بازآمدن . بازپس آمدن . (یادداشت مؤلف ). رجوع . عودت . احریراف . اًزدهاف . اًصماء. اص...