کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جک
لغتنامه دهخدا
جک . [ ج َ ] (اِ) جنبانیدن ماست و جغرات باشد در مشکی یا سبویی تامسکه و کره ٔ آن از دوغ جدا شود. (برهان قاطع). جنبانیدن جغرات با چوب . (انجمن آرای ناصری ). جنبانیدن جغرات در مشک یا سبو. (شرفنامه ٔ منیری ). || برات و به این معنی با جیم فارسی هم گفته ان...
-
جک
لغتنامه دهخدا
جک . [ ج َ ] (انگلیسی ، اِ) دستگاهی است اهرمی که برای بالا بردن و بالا نگه داشتن اتومبیل و ماشینهای سنگین نظیر آن هنگام تعمیر یا جابجا کردن افزارهای زیرین ، در زیر اتومبیل و جز آن نصب میکنند.
-
جک
لغتنامه دهخدا
جک . [ ج َک ک ] (ع مص ) ساختن . بنا کردن : جک البناء الحائط. (دزی ).
-
جک
لغتنامه دهخدا
جک .[ ج ِک ک ] (ع اِ) فرورفتگی است مانند زاویه ٔ منفرجه در دیوار که به خارج میل دارد. مقابل رِخ ّ. (دزی ).
-
واژههای مشابه
-
کل جک
لغتنامه دهخدا
کل جک . [ ک ُ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گاوکان بخش جبال بارز است که در شهرستان جیرفت واقع است و 350 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
جک جاکارتا
لغتنامه دهخدا
جک جاکارتا. [ ج ُ ] (اِخ ) ناحیه ای است در کشور اندونزی در نزدیکی جاکارتا پایتخت آن سرزمین که مرکز آن نیز به همین نام خوانده میشود. این ناحیه 1223 میل مربع وسعت و 1559027 تن سکنه دارد. رجوع شود به جک جاکارتا (شهر).
-
جک جاکارتا
لغتنامه دهخدا
جک جاکارتا. [ ج ُ ] (اِخ ) جُک جُکارتا. جُک جَکَرت . جُک یَکَرت َ.جَگ جُکَرت َ شهری است در اندونزی که در 420هزارگزی جاکارتا (باتاویای سابق ) پایتخت اندونزی واقع شده و با تراموای به جاکارتا متصل میشود. این شهر مرکز ناحیه ای است به همین نام و جمعیت آن ...
-
روز جک
لغتنامه دهخدا
روز جک . [ زِ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز پانزدهم شعبان که روز برات باشد. شب آن روز را نیز شب جک و شب برات گویند. (از برهان قاطع) (از آنندراج ) (از فرهنگ نظام ). رجوع به جک و برات و «روز برات » شود.
-
بیره جک
لغتنامه دهخدا
بیره جک . [ ] (اِخ ) (از: بیرة عربی + جک ، ادات تصغیر ترکی ) نام شهری است در جزیره واقع در سمت چپ رود فرات و عامه آنرا «بله جک » خوانند و بنا بگفته ٔ «ساخاو» مردم حلب آن را «باراجیک » گویند و معنی این کلمه قلعه ٔ کوچک است و ازهمین منطقه است که رودخان...
-
جستوجو در متن
-
روز برات
لغتنامه دهخدا
روز برات . [ زِ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز پانزدهم ماه شعبان . (ناظم الاطباء). روز جک . (از آنندراج ). و رجوع به جک و روز جک و برهان قاطع ذیل جک شود.
-
روز چک
لغتنامه دهخدا
روز چک . [ زِ چ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به «روز جک » و چک و جک شود.
-
بیرس نمرود
لغتنامه دهخدا
بیرس نمرود. [ س ُ ] (اِخ ) معبد هفت طبقه ای بوده است در خارج بابل معروف به برج و «راولین سن » محل آنرا کشف کرده و نیز رسام در اینجا کاوشها بعمل آورده و معلوم کرده که این مکان موسوم به «برسیپ » (پا) و از محله های خارج بابل در ماوراء رود فرات بوده است ...
-
ابراهیمشاه
لغتنامه دهخدا
ابراهیمشاه . [ اِ ] (اِخ ) فرزند محمدشاه ، فاتح کشمیر. به سال 931 هَ .ق . ملک کاجی جک که سابقاً صاحب کشمیر بوداز مغلوبیت ابراهیم لودی حامی محمدشاه استفاده کرده او را محبوس ساخته و پسر او ابراهیم را بر تخت نشانید و خود وزیر او شد. در آن وقت ابدال ِ ما...