کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوهر گوگرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جوهر گوگرد
لغتنامه دهخدا
جوهر گوگرد. [ ج َ / جُو هََ رِ گو گ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زیت الزاج . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). اسید سولفوریک .
-
واژههای مشابه
-
جوهر اول
لغتنامه دهخدا
جوهر اول . [ ج َ / جُو هََ رِ اَوْ وَ ] (اِخ ) کنایه از جبرئیل علیه السلام یا قلم یا نور محمدی صلی اﷲعلیه وآله یا آدم علیه السلام . || نزدحکما کنایه از عقل اول . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
جوهر ثانی
لغتنامه دهخدا
جوهر ثانی . [ ج َ / جُو هََ رِ ] (اِخ ) عقل دوم از عقول عشره . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
جوهر سردار
لغتنامه دهخدا
جوهر سردار. [ ج َ هََ س َ ] (اِخ ) فاطمی که بسال 356 هَ . ق .969/ م . مصر را از کف امیر صغیر اخشیدی بیرون آورد و قلعه ٔ القهرة را در دره ٔ نیل ساخت . این قلعه اساس شهر حالیه ٔ قاهره گردید. (طبقات سلاطین اسلام ص 60).
-
جوهر علوی
لغتنامه دهخدا
جوهر علوی . [ ج َ / جُو هََ رِ ع ُل ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آسمان . (شرفنامه ٔ منیری ) : وآن آسمان که جوهر علویست نام اوبنگر چگونه قامتش از بار غم دوتاست .؟(از شرفنامه ٔ منیری ).
-
جوهر فرد
لغتنامه دهخدا
جوهر فرد. [ ج َ / جُو هََ رِ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح متکلمین ) جوهری که بهیچ وجه تجزی قبول نکند، نه عقلاً و نه وهماً و نه فرضاً. جزء لایتجزی ̍. ذره . کوچکترین جزو هر جسم که قابل تجزیه و تقسیم نیست . (فرهنگ فارسی معین ). || کنایه از دهان...
-
جوهر فعال
لغتنامه دهخدا
جوهر فعال . [ ج َ / جُو هََ رِ ف َع ْعا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عقل عاشر، چه حکما گویند که سوای نه فرشته و هشت فلک همه ٔ عالم را بحکم حق تعالی عقل عاشر آفریده است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
جوهر نمک
لغتنامه دهخدا
جوهر نمک . [ ج َ / جُو هََ رِ ن َ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اسید کلریدریک .
-
چشمه جوهر
لغتنامه دهخدا
چشمه جوهر. [ چ َ م َ ج َ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان جام بخش تربت جام شهرستان مشهدکه در 27 هزارگزی شمال تربت جام و 6 هزارگزی باختر راه شوشه ٔ عمومی تربت جام به معدن چشمه گل واقع است . جلگه و هوایش معتدل است و 85 تن سکنه دارد. آبش از قنات . مح...
-
عنبر و جوهر
لغتنامه دهخدا
عنبر و جوهر. [ عَم ْ ب َ رُ ج َ / جُو هََ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) به واو عاطفه ، نام غلامان است . (آنندراج ) (غیاث اللغات ).
-
جستوجو در متن
-
کات کبود
لغتنامه دهخدا
کات کبود. [ ت ِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زاج کبود. زنگ مس . ترکیبی از جوهر گوگرد و مس یعنی سولفات مس . (ناظم الاطباء). بلخچ . ماده ٔکانی که برای سبز نگاه داشتن سبزیها و ترشیها بکار برند. از این ماده در شاهرود و بعض نقاط خراسان و آذربایجان یافت ش...
-
نوشادر
لغتنامه دهخدا
نوشادر. [ دُ ] (اِ) نشادر. ملحی است جامد و متبلور و بی رنگ وبو که از ترکیب جوهر نمک (اسید کلریدریک ) و آمونیاک به دست می آید و نام علمیش کلرور آمونیوم است . طعم آن زننده است و در آب گرم به خوبی حل میشود. در سفیدگری و لحیم کاری مورد استعمال دارد ودر ص...
-
کلر
لغتنامه دهخدا
کلر. [ کْل ُ / ک ُ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) یکی از عناصر و علامت اختصاری آن در شیمی «Cl» است و در حرارت عادی بصورت گاز و به رنگ مایل به سبز و بوی آن قوی و خفه کننده است و آن را از الکترولیز کردن (تجزیه ٔ الکتریکی ) نمک طعام (کلرور دو سدیم ) بدست می آورند...