کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوشاننده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جوشاننده
لغتنامه دهخدا
جوشاننده . [ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف )آنکه مایعی را بجوش آورد. (از فرهنگ فارسی معین ).
-
جستوجو در متن
-
مغلی
لغتنامه دهخدا
مغلی . [ م ُ ] (ع ص ) جوشاننده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اغلاء شود. || گران کننده ٔ نرخ . || گران خرنده ٔ چیزی .(آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گیاه بالنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ).