کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جواهرخانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جواهرخانه
لغتنامه دهخدا
جواهرخانه . [ ج َ هَِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) خانه ٔ جواهر. گنجینه ٔ جواهر. گنجینه . گنج : شد از طَرْف جواهرخانه ٔ خویش چو شمع افروخت از پروانه ٔ خویش .نظامی .
-
جستوجو در متن
-
رفعت
لغتنامه دهخدا
رفعت . [ رِ ع َ ] (اِخ ) میرزا عباس یا محمد عباس بن میرزا احمدبن محمدبن علی بن ابراهیم همدانی شیروانی انصاری یمانی هندی . مورخ و ادیب قرن 13 هَ . ق . بود و رفعت تخلص می کرد. از آثار اوست : 1 - آثار العجم 2 - تاریخ الائمة 3 - تاریخ افاغنه 4 - تاریخ ال...
-
نظم
لغتنامه دهخدا
نظم . [ ن َ ] (ع اِ) شعر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کلام موزون . مقابل نثر. (المنجد) (از غیاث اللغات ) (از اقرب الموارد). سخن راست کرده بر وزن . (از مهذب الاسماء). شعر. چامه . پیوسته . سرود. نظام . (یادداشت مؤلف ) : ز گاه کیومرث تا ی...