کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جهیزة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جهیزة
لغتنامه دهخدا
جهیزة. [ ج َ زَ ] (اِخ ) نام زنی است از خویله و بدو مثل زنند: قطعت جهیزة قول کل خطیب ، و اصل آن اینست که گروهی گرد آمده بودند و درباره ٔ صلح میان دو قبیله در مورد خونی و قتلی که میان آنان اتفاق افتاده بود سخن میگفتند باشد که به دیه بین آنان مصالحه گر...
-
جهیزة
لغتنامه دهخدا
جهیزة. [ ج َ زَ ] (ع اِ) عَلَم است گرگ یا ماده گرگ یا کفتار یا ماده خرس یا بچه ٔ خرس را. (منتهی الارب ). عَلَم است گرگ را. (اقرب الموارد). گرگ ماده . (مهذب الاسماء).
-
جستوجو در متن
-
ذراعة
لغتنامه دهخدا
ذراعة. [ ذَرْ را ع َ ] (اِخ ) المعدیة: و من المجانین و الموسوسین و النوکی : ابن خنان و صباح الموسوس و... و منهم دُغَة و جهیزة و شولة و ذرّاعةالمعدیة. (ص 178 ج 2 از البیان والتبیین ).و در عقدالفرید آمده است که : النوکی من نساء الاشراف ، ذغة العجیله و ...
-
خانواده
لغتنامه دهخدا
خانواده . [ ن َ / ن ِ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) خاندان . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). دودمان . خیل خانه . (ناظم الاطباء). تبار. دوده : اصیل زاده و از خانواده ٔ حرمت بزرگوار و به اقبال و دولت اندرخور. سوزنی . || اهل خانه . اهل البیت . (ناظم الاطباء).تاری...