کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جهانیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گردنه ٔ جهانیان
لغتنامه دهخدا
گردنه ٔ جهانیان . [ گ َ دَ ن َ ی ِ ج َ ] (اِخ ) گردنه ای است کنار جاده ٔ تبریز به سراب میان ارشتناب و کردکندی ، واقع در 51800گزی تبریز.
-
جستوجو در متن
-
عالم سوز
لغتنامه دهخدا
عالم سوز. [ ل َ] (نف مرکب ) سوزنده ٔ همه جهانیان . (ناظم الاطباء).
-
رحمةالعالمین
لغتنامه دهخدا
رحمةالعالمین . [ رَ م َ تُل ْ عا ل َ ] (ع اِ مرکب ) بخشایش جهانیان . مایه ٔ بخشش جهانیان . و بیشتر صفت برای حضرت رسول (ص ) باشد : تویی سایه ٔ لطف حق بر زمین پیمبرصفت رحمةالعالمین .(بوستان ).
-
عالم پناه
لغتنامه دهخدا
عالم پناه . [ ل َ پ َ] (ص مرکب ) ملجاء و پناه جهانیان . (ناظم الاطباء).
-
واهشتن
لغتنامه دهخدا
واهشتن . [هَِ ت َ ] (مص مرکب ) وانهادن . واگذاشتن : گفت این جهان به جهانیان واهشتیم و آن جهان به بهشتیان . (تذکرة الاولیاء عطار).
-
ارشتناب
لغتنامه دهخدا
ارشتناب . [ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه تبریز به سراب میان قهوه خانه ٔ یوسف آباد و گردنه ٔ جهانیان در 448000 گزی تبریز.
-
گرفته دل
لغتنامه دهخدا
گرفته دل . [ گ ِ رِ ت َ / ت ِ دِ ] (ص مرکب ) غمگین . اندوهناک . متألم : اگر گرفته دلی از جهانیان صائب ز خویش خیمه برون زن جهان دیگر باش . صائب (از آنندراج ).رجوع به گرفتن دل شود.
-
جدگاره
لغتنامه دهخدا
جدگاره . [ ج َ رَ / رِ ] (اِ) رایها و تدبیرها و روشهای مختلف را گویند. (برهان ). راهها و روشهای مختلف . (آنندراج ) : جهانیان را دیدم بسی ز هرمذهب بسی بدیدم از گونه گونه جدگاره . شهید.رجوع به جدکاره شود.
-
لشکرداری
لغتنامه دهخدا
لشکرداری . [ ل َ ک َ ] (حامص مرکب ) عمل لشکردار. نگاه داشتن لشکر. نگهداری لشکر : و قاعده ای نهاد در آیین پادشاهی و لشکرداری و عدل میان جهانیان . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 88).
-
نسیان کده
لغتنامه دهخدا
نسیان کده . [ ن ِس ْ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) مکان فراموشی . (آنندراج ). فراموشخانه . جای غفلت و فراموشی : نسیان کده ٔ جهانیان رایاد تو به خیر اگر کنی جا.واله هروی (از آنندراج ).
-
خاربار
لغتنامه دهخدا
خاربار. (اِ مرکب ) رسم الخطی از خواربار و صحیح همین صورت اخیر است . رجوع بخواربار شود. بیت ذیل ازعنصری در بعضی نسخ بدین صورت آمده است : جهانیان همه انبار خار بار کنندستوده خوی تو از آفرین نهد انبار.عنصری .
-
ابوالعباس
لغتنامه دهخدا
ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) فضل بن عباس ربنجنی شاعر سامانیان معاصر رودکی . او راست در رثاء نصربن احمد سامانی و تهنیت جلوس امیر نوح بن منصور:پادشاهی گذشت خوب نژادپادشاهی نشست فرخ زاداز گذشته جهانیان غمگین وز نشسته جهانیان دلشادبنگر اکنون...
-
کیمیادار
لغتنامه دهخدا
کیمیادار. (نف مرکب ) کیمیادارنده . آنکه کیمیا در اختیار دارد. (فرهنگ فارسی معین ). || کنایه از آب دریا که موجب نفع جهان و جهانیان است . (فرهنگ فارسی معین ) : استاده رونده آسمان واربر طلق روان کیمیادار.خاقانی (تحفة العراقین ، از فرهنگ فارسی معین ).
-
رحمة للعالمین
لغتنامه دهخدا
رحمة للعالمین . [ رَ م َ تُل ْ ل ِل ْ عا ل َ ] (ع اِ مرکب ) بخشایش و مایه ٔ غفران و آمرزش جهانیان : رحمة للعالمین بود آنکه همنام نبی عالمی از امت و هم نام خود را رحمتی . سوزنی .جمله دانایان همی گفته همین هست دانا رحمة للعالمین .مولوی .