کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جهانگرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جهانگرد
لغتنامه دهخدا
جهانگرد. [ ج َ گ َ ] (نف مرکب ) جهان گردنده . آنکه در اقطار عالم بسیار سفر کند. سائح . سیاح . رحاله : هر بیت که گفتی آن جهانگردبر یاد گرفتی آن جوانمرد. نظامی .قناعت توانگر کند مرد راخبر کن حریص جهانگرد را. سعدی .زهی جوفروشان گندم نمای جهانگرد شب کوک ...
-
جستوجو در متن
-
عالم گرد
لغتنامه دهخدا
عالم گرد. [ ل َ گ َ ] (نف مرکب ) جهانگرد و سیاح . (ناظم الاطباء).
-
جهان نورد
لغتنامه دهخدا
جهان نورد. [ ج َ ن َ وَ ] (نف مرکب ) سیاح . جهانگرد. کیهان نورد.
-
زمین پیما
لغتنامه دهخدا
زمین پیما. [ زَ پ َ / پ ِ ] (نف مرکب ) مساح . || سیاح . جهانگرد. (انجمن آرا). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
شاه گردون
لغتنامه دهخدا
شاه گردون . [ هَِ گ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از خورشید جهانگرد باشد. (برهان قاطع).
-
شاه یک اسبه
لغتنامه دهخدا
شاه یک اسبه . [ هَِ ی َ / ی ِ اَ ب َ / ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از خورشید جهانگرد باشد. (برهان قاطع).
-
لاندر
لغتنامه دهخدا
لاندر. [ دِ ] (اِخ ) «ژُن » و «ریشارد» نام دو جهانگرد و رحاله ٔ انگلیسی کاشف نیجریه (1807-1839 و 1804-1834م .).
-
لفبور
لغتنامه دهخدا
لفبور. [ ل ُ ف ِ ] (اِخ ) تئوفیل . جهانگرد فرانسوی ، مولد نانت (1811-1859 م .). وی سه بار در حبشه مسافرت کرده است .
-
لوایان
لغتنامه دهخدا
لوایان . [ ل ُ وای ْ یا ] (اِخ ) فرانسوا. جهانگرد و طبیعیدان فرانسوی ، مولد پاراماریبو (گویان ِ هلند) (1753-1842 م .).
-
سلطان یک اسبه
لغتنامه دهخدا
سلطان یک اسبه . [ س ُ ن ِ ی َ / ی ِ اَ ب َ / ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سلطان فلک است که خورشید جهانگرد باشد. (آنندراج ) (برهان ).
-
ژرار
لغتنامه دهخدا
ژرار. [ ژِ ] (اِخ ) آلکساندر. نام صاحب منصب و جهانگرد انگلیسی . متولد و متوفی به آبردین (1792 - 1840 م .). وی را در مغولستان و چین و تبت جنوبی کشفیاتی است .
-
لا سال
لغتنامه دهخدا
لا سال . (اِخ ) رُبرت کاولیه ، سیور دو. جهانگرد فرانسوی . مولد روئن حدود سال 1640 و وفات 1687. وی لوئیزیان و مسیر می سی سیپی را کشف کرده است .
-
علی رحالة
لغتنامه دهخدا
علی رحالة. [ ع َ ی ِ رَح ْ حا ل َ ] (اِخ ) ابن ابی بکربن علی هروی موصلی ، مکنّی به ابوالحسن . رحاله ٔ (جهانگرد) قرن ششم هجری . رجوع به ابوالحسن سیاح و علی (ابن ابی بکربن ...) شود.
-
جهانگردی
لغتنامه دهخدا
جهانگردی . [ ج َ گ َ ](حامص مرکب ) عمل و شغل جهانگرد. سیاحت : سرعت عقل در جهانگردی جنبش روح در جوانمردی . نظامی .چو طالع جهانگردی آرد به پیش نشاید زدن کنده بر پای خویش .نظامی .